خلاصه انیمه Araiguma Rascal
زندگی در Brailsford Junction، ویسکانسین برای Sterling North، که بیشتر اوقات فراغت خود را صرف مراقبت از حیوانات می کند، ساده و آرام است. در حالی که مادرش در بیمارستان و برادرش در جبهه غربی می جنگند، پسر تنها با پدرش و سگش هاوزر زندگی می کند.
یک هفته آخر، استرلینگ، دوستش اسکار و هاوزر از کارهای معمول خود دور می شوند و به یک سفر ماهیگیری می روند. در راه آنها به سمت رودخانه، سگش بویی را در پای درختی حس می کند. دو پسر با بیرون آوردن لانه راکون، یک کیت یتیم پیدا می کنند. یک شکارچی رهگذر مادر کیت را کشت تا کلاه خز بسازد و استرلینگ را به فرزندخواندگی و مراقبت از راکون یتیم ارائه کند.
پیوندهای استرلینگ با زندگی و دنیای اطرافش که توسط خانواده از هم پاشیده اش، برادری در سنگر، همراه با سلامتی بیمار مادرش پاره شده است، با دوست جدیدش، «عجیب دم حلقه ای» و زندگی تقویت شده است. رذلی که او راسکال نامیده است.