خلاصه انیمه Binbougami ga!
ایچیکو ساکورا زندگی آسانی دارد. او که از خوشبختی برخوردار است، همه چیزهایی را که می خواست، از جمله زیبایی، هوش و ثروت دارد. مومیجی بینبودا الهه فقر است. در تضاد کامل با ایچیکو، او با بدبختی مورد نفرین قرار می گیرد، مانند یک گچ بری دائمی روی بازویش، یک سینه صاف، و یک جعبه زیر یک پل برای خانه.
وقتی مومیجی جعل هویت ایچیکو می شود و به ایچیکو خبر بدی می دهد، زندگی آنها زیر و رو می شود: خوش شانسی او به این دلیل است که او ناخودآگاه شانس را از اطرافیانش می گیرد! مومیجی قبل از اینکه همه را بدون فرصتی برای زنده ماندن رها کند، وظیفه دارد ثروت ایچیکو را بدزدد. اما ایچیکو با کمک راهب سرگردان بابی استیس موفق می شود با الهه فقر مبارزه کند. این شکست، الهه را مجبور میکند تا به شکل کوماگای، یک خرس عروسکی آشنا، و خدای سگ مازوخیست، مومو اینوگامی، از نیروهای کمکی بخواهد.
جنون اتفاق می افتد زیرا زندگی آرام ایچیکو با نبردهای روزانه برای ثروت او جایگزین می شود. برای زنده ماندن از هرج و مرج، ایچیکو به تمام شانسی که می تواند در Binbougami ga به دست آورد نیاز دارد.