خلاصه انیمه Chichibu de Buchichi
کائوروکو قرار است با یک شریک ازدواج آشنا شود ... اما یک نفر وجود دارد که او نمی تواند فراموش کند. کسی که وقتی دختر بود در چیچیبو ملاقات کرد. پسر جوانی که حتی اسمش را هم نمی داند. خاطرات ارزشمند قدم زدن با او در معبد چیچیبو. تماشای فرشهای گلهای صورتی در پارک هیتسوجیاما، رودخانه کوهستانی در ناگاتورو، دریای ابرها از معبد میتسومین. این لحظههای گرانقیمتی هستند که او آرزوی تجدید آن را دارد. شاید... فقط شاید... اگر به چیچیبو برود ممکن است دوباره او را ببیند. کائوروکو با چسبیدن به امید ضعیف و خاطرات دور خود تصمیم می گیرد تا متوجه شود.