یک شب، در حالی که شهابها در آسمان پر ستاره میپیچند، شیون پاولیچنکو یک پیمانکار میشود. خواهر دوقلوی شیون، علیرغم دگرگونی برادرش، سوو، به زندگی نسبتاً معمولی ادامه میدهد و با دوستانش به مدرسه راهنمایی میرود و در سختیهای بزرگ شدن گرفتار میشود. با این حال، وقتی خانه او توسط مردی نقابدار سیاه پوش مورد هجوم قرار می گیرد، همه چیز تغییر می کند و هر حس عادی بودن او را از بین می برد. سوو که مشخص میشود از تواناییهای پیمانکاری پنهان خود برخوردار است، در میان خانواده، دوستان و حس هدفمندیاش گرفتار میشود و به دنیای بیرحمانه بداخلاقیها و جاسوسی که پیمانکاران آن را خانه مینامند، میرود.
در همین حال، در توکیو، تحقیقات پیرامون فروپاشی ناگهانی دروازه جهنم در حال انجام است و نشانههای پیشگویی از عذاب به سمت عروسکی با موهای نقرهای میرود.