با وجود هیاهویی که در ایکبوکورو در حال رخ دادن است، شینرا کیشیتانی و سلتی استورلوسون تصمیم گرفتند به یک سفر کوتاه بروند. دکتر زیرزمینی که از این که بالاخره با کسی که دوستش دارد بیرون برود، هیجان زده است، این پزشک زیرزمینی توجه بینظیر سلتی را در اولویت خود قرار میدهد، حتی اگر به معنای رد تماسهای تلفنی دوست خوبش ایزایا اوریهارا باشد.
با این حال، با وجود امید او به داشتن تعطیلات آرام، ساکنان مختلف ایکبوکورو به تلاش برای رسیدن به او ادامه می دهند. علاوه بر این، درست زمانی که شینرا شروع به لذت بردن از یادآوری خاطرات قدیمی در کالسکه سواری همراه با معشوقش می کند، سلتی متوجه حضور عجیبی می شود... [
نوشته شده توسط MAL Rewrite]