هالووین نزدیک است. از کشاورز سیب محلی خواسته شد که میزبان مسابقه لباس باشد. او و پسرش در نهایت با هم درگیر می شوند و پسر تصمیم می گیرد خانه را ترک کند. اما قبل از اینکه این کار را انجام دهد، می بیند که پدرش در میزبانی شکست خورده است. او لباس دوستش را قرض می گیرد و برای نجات نمایش به داخل می پرد. اما حتی پس از آن، هر دو هنوز از دست یکدیگر عصبانی هستند. کیتی و میمی سعی می کنند اختلافات خود را با هم آشتی دهند تا خانواده کشاورز را در کنار هم نگه دارند.