خلاصه انیمه Hellsing
Hellsing، یک سازمان متخصص در مقابله با تهدیدات ماوراء طبیعی، برای از بین بردن خون آشامی که روستاییان چدار را به غول تبدیل کند، دعوت شده است. برای پایان دادن به این موضوع، سازمان، سر اینتگرا فربروک وینگتس هلسینگ، مهیب ترین دارایی خود را ارسال می کند: یک خون آشام قدرتمند معروف به آلوکارد.
Alucard که تنها با یک تفنگ دستی مسلح شده است، هیولاهایی را که چدار را مبتلا کرده اند، ویران می کند. با این حال، یک افسر پلیس جوان، سراس ویکتوریا، در هرج و مرج گرفتار می شود و در نتیجه مرگبار زخمی می شود. آلوکارد با دلسوزی به دختر به او یک انتخاب می دهد: به عنوان یک انسان بمیرد یا به عنوان یک خون آشام زندگی کند. سراس پیشنهاد او را می پذیرد و به عنوان عضوی از زندگی Hellsing در آغاز می کند.
این تصمیم او بود، اما سراس با این حقیقت دست و پنجه نرم می کند که دیگر انسان نیست. با این وجود، اگر بخواهد در خط مقدم نبرد بین انسان ها و ماوراء طبیعی زنده بماند، باید به زودی موجودی شب را بپذیرد.