در حالی که رندی در حومه سوئیس قدم می زد، دختر کوچکی را پیدا می کند که به نظر می رسید تنها کسی است که از سقوط هواپیما نجات یافته است. دختر کوچک چیزی به خاطر نداشت و رندی تصمیم گرفت از او مراقبت کند و او را جودی صدا کرد. هر دو دوران کودکی خود را با هم می گذرانند. چند سال بعد، جودی که اکنون 16 ساله است، می خواهد گذشته خود را پیدا کند. با کمک رندی، او را ترک می کند تا در مورد ریشه های خود تحقیق کند. تک سرنخ او آهنگی است که مدام در سرش می شنود، آهنگ آلپاین رز نام دارد. در زمان جنگ جهانی، این دو جوان برای رسیدن به هدف خود در این زمان جنگ باید موانع زیادی را پشت سر بگذارند و تنها از یکدیگر حمایت کنند. عمق عشق آنها