کیما کاتسوراگی، "خدای فتح" به تلاش خود برای بیرون راندن ارواح فراری که قلب زنان را تسخیر کرده اند، باز می گردد. او که هنوز در قرارداد خود با شیطان السی گیر کرده است، باید به استفاده از دانشی که از تسلط بر بسیاری از شبیه سازهای دوستیابی به دست آورده است، ادامه دهد و با تسخیر قلب آن چیزی که بیشتر از همه از آن متنفر است: دختران سه بعدی، فانتوم هایی را که در درون زندگی می کنند را تعقیب کند.
با این حال، خدای فتح کار خود را برای او قطع کرده است. از جن گیری کاراتهکاران و دانشآموزان معلم گرفته تا ورود بهترین دوست السی از جهنم، او در برابر طیف گستردهای از دختران است که شوخ طبعی او را آزمایش میکنند و حتی ممکن است او را غافلگیر کنند. اگرچه او ترجیح میدهد به دنیای دوبعدی بچسبد، اما در واقعیت شوم گرفتار شده است، و بنابراین کیما باید در فتح عشق به جلو حرکت کند.