هر 333 سال یک نفر مکروه متولد می شود، موجودی به نام کویبا، که قرار است دشمن همه باشد و فاجعه ای را برای جهان به ارمغان بیاورد. در سال 1664 کویبا، نسل ششم کویبا ظاهر شد. کویبا جوان پس از اینکه به سختی از حمله پیشگیرانه نیروهای بهشتی فرار کرد، توسط من شیائومن از ملت هیولا پذیرفته شد و او نام "مانجی" را به او داد. مانجی نیز مانند اطرافیانش از هویت واقعی خود بی خبر است. مانجی با تشویق پدر خواندهاش، آزمایشهای متعددی را پشت سر گذاشت و سرانجام سوار کشتی جنگی به مقصد جزیره میلستروم شد.
در آنجا او امیدوار است با نجات جهان از تهدیدی که به نام کویبا شناخته می شود، ثابت کند که بزرگترین جنگجوی روح است. در همین حال، در جزیره گرداب، وفادارترین ستوان های کویبا منتظرند و آماده نبرد با همه کسانی هستند که با بازگشت ارباب خود مخالفت می کنند، اگرچه مانجی از ماهیت واقعی خود بی خبر است، اما به زودی باید با درگیری اجتناب ناپذیر بین پدرش، خدایان بهشت، و دوازده خدای کویبا روبرو شود. خشن ترین ستوان ها