پس از سال ها درگیری، انسان ها و هیولاها اختلافات خود را حل کرده اند و اکنون در صلح هستند. این دوران پس از جنگ منجر به تأسیس لیندورم شد - شهری که از آن زمان به کانون هماهنگی نژادی تبدیل شده است.
گلن لیتبیت بهعنوان یک پزشک متخصص در زیستشناسی هیولا، یک کلینیک کوچک را در کنار شریک زندگیاش، Saphentite Neikes، که یک هیولای نیمه مار معروف به لامیا است، اداره میکند. او از دانش خود برای رسیدگی به هیولاهایی که به دنبال کمک او هستند، استفاده می کند. هر مصیبت، نگرانی یا آسیبی که ممکن است باشد، او همیشه آنجا خواهد بود و آماده کمک خواهد بود.