ژاپن، 1955: ماریو میناکامی به همراه پنج نوجوان دیگر که به اتهامات جنایی جدی دستگیر شده اند، به تازگی وارد مدرسه اصلاحات ویژه شونان شده است. همه آنها که به یک سلول منصوب می شوند، با زندانی بزرگتر روکوروتا ساکوراگی - بوکسور سابق - ملاقات می کنند که با او پیوند نزدیکی برقرار می کنند. بزهکاران تحت هدایت او و با این وعده که پس از گذراندن دوران محکومیت خود دوباره در خارج از خانه ملاقات خواهند کرد، وضعیت ناامیدکننده خود را با دید بهتری مشاهده می کنند.
هفت هم سلولی با هم علیه رنج و تحقیر وحشیانه ایشیهارا، یک نگهبان سادیست با کینه روکوروتا، و گیسوکه ساساکی، پزشکی که از تجاوز به پسران لذت می برد، مبارزه می کنند. در مواجهه با چنین شرایط جهنمی، این هفت زندانی باید تمام قدرتی را که برای زنده ماندن دارند تا پایان محکومیتشان کنار هم بتراشند. اما حتی اگر این کار را انجام دهند، چه نوع زندگی در آن طرف در انتظار آنهاست؟