آسوتا جیمون، یک فراری، شبانه در خیابان ها سرگردان است که با دختر جوانی روبرو می شود که در کنار سه چرخه اش افتاده است. بعد از اینکه او مقداری غذا به او پیشنهاد می دهد، او تحت تأثیر مهربانی او قرار می گیرد و از او می خواهد که به سازمانش بپیوندد و یک ماسک صورت و یک نان شیرین به او پیشنهاد می دهد. آسوتا که به مکانی برای اقامت نیاز دارد، تصمیم می گیرد با هم بازی کند و پیشنهاد او را می پذیرد و نام مستعار "دوا" را برای خود انتخاب می کند.
دوا کمی می داند، این دختر بامزه کیت هوشیمیا، رهبر Zvezda است، یک سازمان مخفی که به دنبال فتح جهان است. با این حال، او به زودی متوجه وزن واقعی کلمات او می شود زیرا اتفاقات عجیب و غریب او را عمیق تر به زوزدا و اعضای عجیب و غریب آن می کشاند - پیشاهنگ سامورایی مانند ایتسوکا شیکابانه، نابغه فناوری ناتالیا "ناتاشا" واسیلچنکو، یاسوبی "یاسو" موروزومی مزاحم، سابق گانگستر گورو شیکابان و ربات چند منظوره روبوکو تسوجی.
با «نور سفید»، یک سازمان قدرتمند عدالت، و کل دولت ژاپن علیه آنها، آیا واقعاً Zvezda می تواند بر همه بشریت مسلط شود و اجازه دهد نور آنها در سراسر جهان بدرخشد؟