خلاصه انیمه Shi Tu
نسیم می وزد، شب غلیظ است، بیرون از شهر تنها. گروهی از زنان چراغها را روشن کردند و با لباسهای قرمز زیر دروازه شهر ایستادند. چشمانشان همه در دوردست، در مه، منتظر بازگشت معشوقشان بودند که برای جنگ بیرون رفتند. روزی روزگاری مردان تمام شهر برای دفاع از خانواده و کشور خود بیرون آمدند و امروز روزی است که با بازگشت موافقت کردند. سحرگاه ناگهان صدای سم اسب ها سکوت طولانی بیرون شهر را شکست...