شایعات در مورد دختر پیری حکایت می کنند که فقط شب ها بیرون می آید و در عمارتی در وسط جنگل زندگی می کند. برخی می گویند او یک عروسک زنده با روح است. با شنیدن این شایعات، آکاری آمانو به دنبال این دختر می گردد، اما در حالی که در میان تاریکی در جنگل قدم می زند، خود را گم کرده است.
یک خون آشام به نام سوفی گرگ و میش او را نجات می دهد و معلوم می شود که دختر شایعه شده است. با این حال، برخلاف خونآشامهایی که در افسانهها گفته میشود، سوفی به انسانها حمله نمیکند و در عوض خون خود را آنلاین سفارش میدهد. آکاری فوراً با ظاهر عروسکی خود مجذوب می شود و به طور ناگهانی با او نقل مکان می کند و بنابراین زندگی مشترک خود را آغاز می کند.