سو لو توسط رقیب عشقش لی یائویا و اربابش پری یانشیا ربوده شد، که به زور از طلسم تغییر ظاهر برای نشان دادن چهره واقعی او استفاده کردند. سو لو برای فرار از کنترل آنها، غار پری یانکسیا و طلسم را ویران کرد، اما او نیز به شدت مجروح شد و به دریا افتاد. برداشتن طلسم پیشینه مرموز او را آشکار کرد.
کسی که او را از دریا نجات داد در واقع معشوق او بود که او را روی زمین ترور کرد - یون چی. یون چی شوکه شده فاش کرد که راز زندگی سو لو را می داند و می تواند در مورد آن به او بگوید.
آیا سو لو یک میانبر برای راز گذشته خود انتخاب کرد و با یون چی که به او خیانت کرد رفت یا به زندگی خود با نانگونگ لییون بازخواهد گشت؟