درباره Alice Liddell
آلیس قهرمان اصلی بازی Heart no Kuni no Alice است. او خود را بسیار ساده می بیند و مدام خود را با خواهرش مقایسه می کند. یک روز آلیس در حالی که منتظر خواهرش برای گرفتن یک بازی ورق است، به خواب می رود. آلیس بعداً از خواب بیدار می شود و خرگوش سفیدی را می بیند که کت و جلیقه ای با ساعت زنجیر پوشیده است. آلیس از تعقیب خرگوش امتناع می کند و با خود زمزمه می کند که این یک رویا است و سعی می کند دوباره بخوابد. خرگوش عصبانی می شود و تبدیل به انسان می شود و آلیس را با خود می برد. هر دو در سیاهچاله ای می افتند و در سرزمین عجایب فرود می آیند. اکنون ماجراجویی آلیس با شخصیتهایی آغاز میشود که شبیه هیچکس دیگر نیستند. مافیا، خانواده سلطنتی، ساعت سازان، و هولم های دیوانه که همگی عاشق او می شوند. ماجراجویی او را در حالی که تلاش می کند این رویا را ترک کند و به واقعیت برگردد دنبال کنید، یا اینکه عاشق این دنیا خواهد شد؟
یکی از معدود شخصیت هایی که از نظر شخصیتی، ظاهری و عکس العمل هایی به کتاب اصلی شبیه هستند. آلیس به همه چیز کمی واقع بینانه تر از آلیس اصلی واکنش نشان می دهد و اطراف خود را زیر سوال می برد، با این حال او همچنان رویاپرداز و غیبت است. بسیاری از شخصیت های دیگر متوجه می شوند که آلیس ناخواسته آنها را هدایت می کند. دیدگاه های او در مورد زندگی به طور کلی او را به بخشی ارزشمند از زندگی سرزمین عجایب تبدیل کرده است. ساکنان عاشق او می شوند زیرا او برای زندگی ارزش قائل است، نه مانند مردمی که در آنجا زندگی می کنند. او اغلب به بازگشت به خانه فکر می کند، اما با خاطرات دردناک خواهرانش ادیت و لورینا که توسط کابوس ایجاد می شود، منصرف می شود. او تصمیم می گیرد در برج ساعت خنثی با جولیوس مونری زندگی کند. او با جولیوس و بوریس صمیمی است.