درباره Alvin
آلوین مردی بدخلق و پیر بود که سعی می کرد بقیه عمرش را تنها در کلبه اش در جایی در دره ای در آرامش بگذراند. یک روز او بایونکو را پیدا میکند که از او میخواهد در مبارزه برای پادشاه به او بپیوندد، اما او نپذیرفت که باعث ناراحتی بایونکو شد. او مجذوب شبدر چهار برگی روی سر بیونکو می شود که آن را "سالاد" می نامد و یکی از برگ ها را انتخاب می کند و آن را برای همیشه به یک شبدر سه برگی تبدیل می کند در نتیجه بایونکو بیشتر ناراحت می شود و حتی بیشتر گریه می کند.