درباره Ami Enan
آمی دختر انزو برون، مدیر عامل شرکت فناوری اطلاعات Shake Hanz Corporation و یک زن ژاپنی به نام یوکو انان است. پدر و مادرش زمانی که او هنوز یک کودک بسیار کوچک بود به طور دوستانه طلاق گرفتند و مادرش حضانت کامل او را به دست آورد. هنگامی که او شش ساله بود، آمی و گروهی از کودکان خردسال دیگر توسط پورنوگرافی های کودکان ربوده شدند تا به عنوان مدل عکاسی و در نهایت "کالا" برای پدوفیل ها خدمت کنند. پس از ناپدید شدن دخترش، یوکو خودکشی کرد که شایعات بدخواهانه او را مسئول این تراژدی نامیدند.
با این حال، حتی در سن کم خود، آمی استعداد غیرعادی خوبی برای استفاده از کامپیوتر و برنامه نویسی نشان داد. او برای گذراندن دوران حبس از یک کامپیوتر دور انداخته برای ساخت بازی کامپیوتری خود استفاده کرد. وقتی گانگسترها متوجه این موضوع شدند، امی را نگه داشتند و از مهارت های برنامه نویسی خود برای سود خود استفاده کردند. یکی از کارهای مهم او در آن زمان، تأسیس سایت دارک وب مارکوپولو و سیستم تراکنش و پرداخت آن بود.
هنگامی که او 14 ساله شد، آمی موفق شد از اسیرکنندگان خود فرار کند و به مرکز بانک سرور معروف به برجهای دوقلو پناه برد. انزوای اجباری مادامالعمر او را مالیخولیا و محتاطانه نسبت به «دنیای واقعی» کرده بود، و او تنهایی را ترجیح میداد و تنها از طریق اینترنت با دنیای بیرون ارتباط برقرار میکرد، عمدتاً با استفاده از ماژول رابط خانگی خود «دنیای زیرین». زمانی که لوپین سوم و همکارانش جیگن و گومون شروع به تحقیق در مورد مارکوپولو کردند، این امر تغییر کرد تا آنها را از ثروت بد زاییده خود خلاص کنند. برای دریافت کدهای عبور به سایت، امی را ردیابی کردند. پس از اینکه از مهارتهای دزدی لوپین آگاه شد، از او خواست تا او را از شرایط بد زندگیاش در داخل برجهای دوقلو «دزدیده» در ازای کمک به او در سرقت مارکوپولو.
در حالی که نقشه لوپین موفقیت آمیز بود، مدیران مارکوپولو با دزدی مهربانی برخورد نکردند و تصمیم گرفتند با ارائه جایزه قابل توجهی برای مرگ لوپین انتقام بگیرند. در نتیجه، یک تعقیب و گریز در سراسر جهان در مورد لوپین توسط اینترپل و قاتلان حرفهای، با کمک کاربران بیاهمیت که مشاهدههای لوپین را در شبکه پست میکردند، انجام شد. با ادامه تعقیب و گریز، امی بارها در معرض خطر و حتی زخمی قرار گرفت. اما به مرور زمان هیجان را چنان هیجان انگیز یافت که سرانجام قلبش را به دنیای بیرون باز کرد. او همچنین متوجه شد که لوپین یک نگهبان قابل اعتماد و دلسوز است و در کوتاه مدت فراتر از ترتیبات تجاری اصلی خود به او اعتماد کرد. پس از سرنگونی مارکوپولو توسط لوپین و زنیگاتا، امی در یک مدرسه شبانه روزی دخترانه نام نویسی کرد تا به تمام دنیای واقعی که به او پیشنهاد می کرد، برسد.
با این حال، آمی در طول مدتی که در مدرسه شبانه روزی بود، در ابتدا به سختی میتوانست در میان دانشآموزانش دوست پیدا کند، زیرا او همچنان از مهارتهای هک خود استفاده میکرد، که او را به یک فرد خارجی تبدیل کرد. زمانی که دولما سینها، ولیعهد کشور پادار در جنوب شرق آسیا ثبت نام کرد، این وضعیت تغییر کرد. این دو دختر با نشان دادن درک رفتارهای عجیب و غریب، اگر خیرخواهانه شاهزاده خانم، به سرعت دوستان صمیمی شدند. اما بعداً مدرسه توسط یک گروه تروریستی به نام نهنگ های آزادی اشغال شد. آمی که برای تروریست ها شناخته شده بود، جدا شد و در سلول انفرادی نگهداری شد تا اینکه توسط فوجیکو ماین که به مدرسه نفوذ کرده بود تا جواهر اشک خونین دولما، یکی از گنجینه های ملی پادار را که توسط دولما پوشیده شده بود، به دست آورد.
دو زن با کمک گروه لوپین که به تنهایی متوجه تسلط تروریست ها شده بودند، برای آزادسازی مدرسه با یکدیگر همکاری کردند، اما پس از آن مک کوایر، یک مامور سرویس مخفی آمریکا، دلما را از خود دور کرد.