درباره Asuna Elmarit
او که در زئون متولد شد، به آکادمی پیوست تا با کمک محبوبیت پدرش در میان جامعه علمی، خلبان کت و شلوار متحرک شود. با این حال، هم به این دلیل که او خاطره ای از جنگ قدیمی با زئون به ارمغان می آورد، هم به این دلیل که ترسو، بی جاه طلبی، دست و پا چلفتی و یک "رویاپرداز" است، برخی از دوستانش با او دوست نیستند و او به سختی در آکادمی نتیجه می گیرد. سایه پدرش سنگینتر و سنگینتر است - درست مثل یک "جوجه اردک زشت" که هنوز به "قو" تبدیل نشده است و همانطور که در صفحات اول مانگا نقل شده مشکلی برای ماندن در این حالت نمی بیند.
با این حال، او مصمم است تا مهارت های خود را بهبود بخشد و ارزش واقعی خود را کشف کند، حتی با نشان دادن مهارت های غیرمنتظره.