درباره Blind Girl
او یک کودک نفرین شده است. اگرچه فرزندان نفرین شده از بیماری ها مصون هستند، اما چشمان او از بین رفته است. سرب در چشمانش ریخته بود زیرا مادرش که او را رها کرده بود از چشمان قرمز او متنفر بود. او یک خواهر کوچکتر دارد که باید از او مراقبت کند. او به منطقه توکیو می رود، علامتی به گردنش می اندازد که روی آن نوشته شده بود "من یک کودک نفرین شده از ناحیه بیرونی هستم" و آواز می خواند به این امید که کسی مقداری پول در ظرف او بگذارد. وقتی تینا اسپروت و رنتارو ساتومی در منطقه توکیو بودند، تینا آواز او را شنید. او فقط با احساس چهره اش می توانست بفهمد که تینا یک کودک نفرین شده است. رنتارو سپس مقداری پول به او داد و به او گفت که دیگر برنگردد.