درباره Camilo
دوست خوب کنراد که با دادن اطلاعاتی در مورد مخفیگاه کاپولت ها به مونتاگ ها به او خیانت کرد. او بعداً توسط ژولیت، فرانسیسکو و کوریو پیدا شد که در خانهای مجلل در کنار یک تایبالت ناراضی است که به بزرگکردن او کمک کرد. پس از تهدید توسط دومی، او از عمارت خود فرار می کند. نام کامیلو احتمالاً اشارهای به شخصیت داستان زمستانی است، شخصیتی که پس از اینکه به کامیلو دستور کشتن پادشاه پولیکسنس داده شد، از پادشاه لئونتس جدا شد. از ویکی پدیا