درباره Chalcedony Renierite
Chalce یک دانشجوی Cluser EA بود که به دلیل جنگیدن و ارتباط با سربازان مصنوعی توسط ارتش کشته شد. خاطرات او در عقیق و کروم کاشته شد و بعداً دفتر خاطراتش پیدا شد.
کروم سرباز مصنوعی خصوصی او بود، اما از آنجایی که Chalce به او صحبت کردن و بسیاری چیزهای دیگر را یاد داد، او خیلی بیشتر دوست او شد. هنگامی که پدرش دوستی آنها را تایید نکرد و سعی کرد کروم را از بین ببرد، Chalce حرفش را قطع کرد و به طور تصادفی پدرش را کشت.
Chalce در چند مورد با عقیق ملاقات کرد، آخرین مورد آن لحظه ای بود که هواپیمای او سرنگون شد.