درباره Charlie McCoy
چارلی قبلا دوست یوما سوکومو و پدر کاری سوکومو، کازوما تسوکومو بود و او را بت خود می دانست. در یک لحظه، او کاری را بوسید و فاش کرد که آن دو در نوعی رابطه بوده اند.
در طول کارناوال، او "شماره 7: خط خوش شانس" را از یک گالری در هارتلند دزدید تا شانس و قدرت خود را آزمایش کند. او به شدت به قدرت های «شماره 7» تکیه کرد، که از طریق آن توانست از دست پلیس فرار کند، کارت های دیگر را با استفاده از باد شدید بدزدد و حتی یک مونوریل را تصاحب کند.