درباره Chiaro
کیارو، پسر یک قاتل افسانهای، دستور کشتن سزار را گرفت تا پدرش را آزاد کند.
در پایان، او در واقع جان سزار را نجات داد و به بهترین دوست او تبدیل شد.
در دوران استبداد سزار، کیارو زیر نظر سزار خدمت می کرد. کشتن هرکسی که جرأت داشت با یکی از بهترین دوستانش مخالفت کند یا جرأت کند سر راه او قرار بگیرد.
گمانه زنی هایی وجود دارد که سزار احساسات و محبت نامناسبی نسبت به کیارو داشته است (همانطور که هرکسی می تواند از اثری از هیگوری تو انتظار داشته باشد...)، اما کیارو عاشق خواهر کوچکتر سزار، لوکرزیا شد.
این احساسات نسبت به او باعث درگیری و مشکلات زیادی در طول سریال می شود.