درباره Claude de Alger Obelia
کلود پدر آتانازیا است.
او امپراتور فعلی امپراتوری اوبلیا است. کلود با قتل آناستاسیوس د آلگر اوبلیا، برادر ناتنی بزرگترش، پسر امپراتور و امپراتریس و وارث قانونی تاج و تخت، تاج و تخت را غصب کرد.
کلود، به عنوان کوچکترین پسر خانواده سلطنتی، دوران کودکی ناخوشایندی داشت و توسط آناستاسیوس د آلگر اوبلیا (پدرش، امپراتور فعلی آن زمان)، دربار پدرش و تمام خانوادهاش به عنوان یک فرد اضافی، نادیده گرفته شده و مورد بیتوجهی قرار میگرفت. همانطور که از نامش "کلود" به معنای "فلج" پیداست، او در موقعیتی با قدرت کمتر از برادر بزرگترش به دنیا آمد. نامهای سلطنتی به معنای "جاودان" یا "ابدی" معمولاً برای پادشاهان و امپراتورها (مانند آناستاسیوس، آتاناسیا، آترنیتاس و غیره) در نظر گرفته میشدند. او پسر زنی بینام است.
او با دختر یک کنت، پنلوپه جودیت، که اولین عشق او بود، نامزد کرده بود. نامزدش مدام اعلام نامزدیشان را به تعویق میانداخت، زیرا او نفر اول در صف تاج و تخت نبود. پنلوپه سرانجام آناستازیوس، ولیعهد رسمی و وارث اصلی تاج و تخت، را اغوا کرد. پس از اینکه کلود آن دو را در رختخواب با هم دید، آناستازیوس حتی بیشتر از قبل شروع به مسخره کردن و تحقیر او کرد. کلود پیوندهای خونی خود را با خانواده سلطنتی انکار کرد. پس از امپراتور شدن، آناستازیوس مادر کلود را کشت و اقدام به قتل کلود کرد. از شدت درد و رنج، او به جای آناستازیوس را کشت و امپراتور امپراتوری اوبلیا شد.
کلود دو آلگر اوبلیا، امپراتور، بیاعتماد شد و زندگی عیاشی را در پیش گرفت، با صیغههایش میخوابید و هر کسی را که میخواست میکُشت. او با دایانا، رقصندهای که به ضیافت سلطنتی دعوت شده بود، آشنا شد و او را از خود بیعفت کرد، جایی که دایانا سرانجام از او باردار شد. پس از مرگ دایانا پس از زایمان، کلود تمام صیغههایی را که در کاخ روبی زندگی میکردند، قتل عام کرد. کلود به جای اینکه دخترش را نیز بکشد، مردد بود زیرا نام او "خندهدار" بود و از خود میپرسید "این چیز چقدر میتواند مطابق نامش زنده بماند".
پنج سال بعد، بر اثر یک اتفاق غیرمنتظره، کلود به طور اتفاقی آتاناسیا د الگر اوبلیا را در حالی که پس از گم شدن تصادفی در قصرش سرگردان بود، دید. کلود بلافاصله چهره آتاناسیا را تشخیص داد، زیرا تقریباً شبیه چهره مادر مرحومش بود.
در طول وقایع داستان، کلود و آتاناسیا هر روز ساعت ۱۰ صبح با هم چای مینوشند. آنها به مرور زمان به هم نزدیکتر میشوند و کلود واقعاً به دخترش اهمیت میدهد.
هیچ صداپیشهای به این شخصیت اضافه نشده است. با جستجوی یک صداپیشه و اضافه کردن این شخصیت به نقشهایش، به بهبود پایگاه داده ما کمک کنید.