Dryden Fassa

Dryden Fassa

اسم های دیگر

مشخصات شخصیت Dryden Fassa ドライデン・ファッサ

اسم انگلیسی

Dryden Fassa

اسم ژاپنی

ドライデン・ファッサ

درباره Dryden Fassa

درایدن ساکن اسکافلون، روشنفکر بداخلاق، اهل کتاب، تا حد افراط بی احترام و استاد طعنه و شوخ طبعی کلامی است. اگرچه خودخواه، بدبین و کاملاً خودخواه است، اما عمیقاً فداکار و رمانتیک است. او اجتماعی است و دوست دارد با هر کسی در مورد هر موضوع فکری صحبت کند. او احتمالاً آرام‌ترین شخصیت در کل بازیگران، و یکی از معدود شخصیت‌های ارزشمند با حس شوخ طبعی است. او در آزار دادن تقریباً هر کسی که نسبت به هر چیز خودسرانه احترام می گذارد یا احترام می گذارد، چه نجابت، چه جامعه یا نقش مناسب پدر، مهارت دارد. نیازی به گفتن نیست که او تقریباً تک تک اعضای گروه را حداقل یک بار و برخی چندین بار گزنه می کند. ایده او از معاشقه، تبلیغات یکسره دارایی هایش است (یعنی کم و بیش "عقل من در درجه دوم قرار دارد، من به شدت ثروتمند هستم، و من" اما در لحظات (بسیار) جدی او روشهای خواستگاری او به نذرهای جدی تبدیل می شود. او علاقه شدیدی به موضوعات مطالعه باطنی و محرمانه دارد، مانند آتلانتیس و گیملف، که مورد آخر را نه به خاطر نیروی نظامی، بلکه برای یکپارچگی ساخت آنها جمع آوری می کند. او نه تنها یک نرد درجه یک است، بلکه یک نرد درجه یک با انبوهی از سبک است. او پسری ثروتمند اصالتا است، اما طوری لباس می‌پوشد که انگار به‌تازگی از رختخواب بیرون آمده است، موهایش را به‌هم ریخته پشت می‌بندد، و جالب‌ترین عینکی را که تا به حال دیده‌ام، می‌زند. او کسی است که می تواند شما را بخنداند و هنوز هم می تواند به خودش و زندگی بخندد، مهم نیست که چقدر چیزها متروک به نظر می رسند یا چند نفر را عصبانی می کند. اما در لحظات (بسیار) جدی او روشهای خواستگاری او به نذرهای جدی تبدیل می شود. او علاقه شدیدی به موضوعات مطالعه باطنی و محرمانه دارد، مانند آتلانتیس و گیملف، که مورد آخر را نه به خاطر نیروی نظامی، بلکه برای یکپارچگی ساخت آنها جمع آوری می کند. او نه تنها یک نرد درجه یک است، بلکه یک نرد درجه یک با انبوهی از سبک است. او پسری ثروتمند اصالتا است، اما طوری لباس می‌پوشد که انگار به‌تازگی از رختخواب بیرون آمده است، موهایش را به‌هم ریخته پشت می‌بندد، و جالب‌ترین عینکی را که تا به حال دیده‌ام، می‌زند. او کسی است که می تواند شما را بخنداند و هنوز هم می تواند به خودش و زندگی بخندد، مهم نیست که چقدر چیزها متروک به نظر می رسند یا چند نفر را عصبانی می کند. آنها را نه به خاطر نیروی نظامی، بلکه برای یکپارچگی ساخت آنها جمع آوری می کند. او نه تنها یک نرد درجه یک است، بلکه یک نرد درجه یک با انبوهی از سبک است. او پسری ثروتمند اصالتا است، اما طوری لباس می‌پوشد که انگار به‌تازگی از رختخواب بیرون آمده است، موهایش را به‌هم ریخته پشت می‌بندد، و جالب‌ترین عینکی را که تا به حال دیده‌ام، می‌زند. او کسی است که می تواند شما را بخنداند و هنوز هم می تواند به خودش و زندگی بخندد، مهم نیست که چقدر چیزها متروک به نظر می رسند یا چند نفر را عصبانی می کند. آنها را نه به خاطر نیروی نظامی، بلکه برای یکپارچگی ساخت آنها جمع آوری می کند. او نه تنها یک نرد درجه یک است، بلکه یک نرد درجه یک با انبوهی از سبک است. او پسری ثروتمند اصالتا است، اما طوری لباس می‌پوشد که انگار به‌تازگی از رختخواب بیرون آمده است، موهایش را به‌هم ریخته پشت می‌بندد، و جالب‌ترین عینکی را که تا به حال دیده‌ام، می‌زند. او کسی است که می تواند شما را بخنداند و هنوز هم می تواند به خودش و زندگی بخندد، مهم نیست که چقدر چیزها متروک به نظر می رسند یا چند نفر را عصبانی می کند. درایدن پسر یکی از نجیب زاده های آستوریایی به نام میدن فاسا است و کاروان بالگرد تجاری سودآور خود را اداره می کند. پدرش ترتیبی داد تا او با شاهزاده خانم آستوریا، میلرنا استون، زنی سرسخت و باهوش ازدواج کند که عاشق او شد و بخش زیادی از نمایش را صرف تلاش برای برنده شدن کرد، ناموفق. پس از روز عروسی نسبتاً پر حادثه آنها و پس از اینکه متوجه شد که او هنوز عاشق آلن شزار است، به میلرنا اجازه داد بدون هیچ گونه تلاشی با این قول که مردی شایسته عشق او شود، آنجا را ترک کند. این سوال که آیا درایدن در نهایت برنده میلرنا می شود یا خیر تا پایان نمایش بی پاسخ است. درایدن پس از ازدواج آنها پادشاه آستوریا می شود، که خوشبختانه با توجه به اینکه در پایان جنگ، پادشاهی بسیار شایسته تر از استون بر تخت سلطنت است. او پس از ترک زیباخ مایل به مذاکره با فولکن و گوش دادن به او است و تمایلات صلح طلبانه از خود نشان می دهد. هسته اصلی پاسخ استراتژیک او به تهدید زیباچ تحریم های اقتصادی است. در اولین صحنه ای که در آن ظاهر می شود، او به پری دریایی حیوان خانگی خود، سیلوی، اجازه می دهد تا پس از یک بوسه خداحافظی آزاد شود، علیرغم اعتراض مدیرش در مورد هزینه پولی او، که درایدن پاسخ می دهد: «اینقدر مقتصد نباش». او تمام کاروان بازرگانی خود را به ایسپانو فروخت تا هزینه تعمیر اسکافلون و در واقع زندگی وان را بپردازد، و این باعث ناراحتی مدیری شد که هر بار که درایدن کاری بسیار آزادانه انجام می دهد، به اطراف می چرخد ​​و وحشت می کند. درایدن راوی دفتر خاطرات لئون شزار بود که طرف در جستجوی آتلانتیس بود، و در این روند موفق شد طرف بد آلن را بگیرد. تعجبی نداره.

انیمه های مرتبط (2 عدد)