درباره Elena Arshavina
النا یک دانشجوی ناز روسی است که به شعبه ژاپن آمده است، جایی که بلافاصله از هایمورا موروها می خواهد تا با او قرار بگذارد. او در حین معرفی در کلاس به این موضوع اشاره می کند که به جز یک برادر کوچکتر خانواده ای ندارد و به این منظور آمده است که با هیمورا رابطه برقرار کند.
در حالی که با هایمورا ملاقات می کند، می گوید که ادوارد لومبارد را از شعبه بریتانیا می شناسد. او همچنین اشاره میکند که شعبه در روسیه مانند یک مدرسه نیست، ناجیها به سبک نظامی بزرگ میشوند، و آنها (ناجیکنندگان) اغلب زود به نبرد فرستاده میشوند.