درباره Eliza
عمه ارمنگارد و خواهر سنت جان. او در حومه لندن زندگی می کند. او اغلب چیزها را فراموش می کند و برادرش با او به عنوان یک آدم عجیب و غریب رفتار می کند، اما با ارمنگارد به خوبی کنار می آید. او در ترکیب داروها خوب است. گیاهانی که بعداً کشت کرد جان سارا را نجات داد.