درباره Elmer C. Albatross
یکی از جاودانه های Advena Avis. المر در یک فرقه مذهبی متولد شد که تنها هدف از وجود او این بود که مورد سوء استفاده قرار گیرد. او بعداً به لوتو والنتینو نقل مکان کرد و در آنجا به همان مدرسه کیمیاگری هیوی و مونیکا رفت.
المر می خواهد که همه در دنیا شاد باشند و لبخند بر لب داشته باشند. او اهمیتی نمی دهد که برای رسیدن به این هدف باید از چه ابزاری استفاده کند و در نتیجه توسط هوی به عنوان "شیطان محض تا حدی پوچ" توصیف می شود. بدون توجه به این، هیوی او را تنها دوست خود در جهان می داند و تنها فردی است که او را به عنوان یک آزمودنی نمی بیند.
هنگامی که مایزا و چس شروع به جستجوی بقیه جاودانه های Advena Avis می کنند، او را در یک دهکده منزوی اروپایی پیدا می کنند. او بعداً پس از دریافت دعوتنامهای که ادعا میکرد از طرف Huey است، در فرودگاه Exit به آنها ملحق میشود.