درباره Emile
امیل ملوان جوانی است که در روستایی در نزدیکی اوسل زندگی می کرد. مرگ پدر و ناتوانی او در یافتن شغل در زادگاهش، او را مجبور به ترک خانواده و کار در یک کشتی کرد. امیل رمی را زمانی که در بوردو بود ملاقات کرد. این دو دوست خوبی شدند. یک روز، کاپی، یکی از سگ های آقای ویتالیس، ناگهان ناپدید شد. امیل، رمی و جولی کور (میمون آقای ویتالیس) روز بعد متوجه شدند که کاپی یکی از سگ های باهوشی است که توسط ویکتور و جیجی (همکار ملوانان امیل) دزدیده شده تا به سیرک فروخته شود. ویکتور و جیجی دو کودک و میمون را در کشتی پیدا کردند و سعی کردند آنها را دستگیر کنند. ویتالیس پس از آن به کشتی آمد و رمی، امیل، جولی کور و کاپی را نجات داد. در نهایت فعالیت غیرقانونی کشتی ویکتور و جیجی متوقف شد. امیل به زودی با رمی خداحافظی کرد و بوردو را ترک کرد.