درباره Eri
اری کودکی است که سراسر بدنش بانداژ شده است. او یک لباس آستین کوتاه سفید به تن دارد و یک شاخ کوچک در سمت راست پیشانی خود دارد و موهایی سفید، بلند، ژولیده و نامرتب دارد. او همچنین چشم های قرمز دارد. زیر باندهای او، بازوهای او دارای زخم های متعددی هستند.
رابطه او با چیساکی و هشت دستور نشان می دهد که او هرگز در زندگی خود احساس محبت نکرده است. همانطور که او تا به حال ادعا کرده است، لمس ایزوکو اولین باری بود که احساس مهربانی کرد، که او را تحت تأثیر قرار داد. وقتی مقاصد قتلآمیز متوجه او میشود، نه فریاد میزند، نه گریه میکند و به سادگی سکوت میکند، زیرا به جای آماده شدن برای درد، میداند که چارهای جز پذیرش ندارد.
با این حال، اری حاضر است خود را با چیساکی کنار بگذارد تا از کسانی که به او کمک می کنند محافظت کند. او به خاطر صدمه دیدن دیگران برای نجات او احساس گناه می کند.
اری نوه کاپو سابق گروه یاکوزا، هشت دستور مرگ است. او در سنین جوانی به طور تصادفی از Quirk که به تازگی آشکار شده بود بر روی پدرش استفاده کرد و باعث ناپدید شدن او شد. عجیب و غریب او به هیچ یک از والدینش شباهت نداشت، بنابراین مادرش معتقد بود وجود او نفرین شده است و دختر را به پدرش سپرد. سپس پدربزرگش او را به سرپرستی خود، کای چیساکی سپرد تا بتواند او را برای شناسایی کویرک خود آزمایش کند و همچنین بتواند با او همدردی کند، زیرا به نظر میرسید که آنها کویرکهای مشابهی دارند. با این حال، Quirk او اشتباه تشخیص داده شد و در واقع "Rewind" بود و نه "Vanish".
چیساکی سازمان را به دست گرفت و سپس شروع به آزمایش روی اری کرد تا کویرک خود را به یک سلاح تبدیل کند. از طریق روشهای ناشناخته، او متوجه شد که خون او دارای خواصی است که توانایی بدن برای نشان دادن "عامل عجیب و غریب" را سرکوب میکند، و از کویرک کسی جلوگیری میکند. او آنها را به صورت گلوله هایی درآورد که به سمت هدف شلیک می شود و خون او به آنها تزریق می شود. او این کار را با از بین بردن اری با Quirk خود، جمع آوری خون و سپس تعمیر او انجام داد. او این کار را صدها هزار بار با وجود درد اری انجام داد. اری بارها سعی کرد فرار کند و مقاومت کند اما فایده ای نداشت و در نهایت سرنوشت خود را به عنوان یک زندانی پذیرفت.