درباره Esther Blanchett
یتیمی دخترانه و در عین حال پسر بچه که توسط راهبه بزرگ شده است. او خودش یک راهبه در یکی از شهرهای ایستوان، پایتخت مجارستان است. استر به پدر هابیل در واتیکان می پیوندد و عضو تبر می شود. تمام خانواده او توسط خون آشام ها کشته می شوند، بنابراین او به شدت از آنها متنفر است. با این حال، پس از سفر با پدر هابیل، او متوجه می شود که متوشالح ها آنقدرها هم بد نیستند. او بعداً به سرنوشت خود در کشور آلبیون می رسد.