درباره Frieren
فریرن یک جادوگر در مهمانی هیرو هیمل بود. آنها همراه با کشیش هیتر و جنگجو آیزن در یک سفر ده ساله برای شکست دادن پادشاه شیطان سفر کردند. او آخرین عضوی بود که به عضویت حزب درآمد و علیرغم تصور اولیه هیتر از متوسط بودن مانای او، هیمل تصور می کرد که قدرتمندترین جادویی است که تا به حال ملاقات کرده است.
فریرن که یک جن است که بیش از هزار سال زندگی کرده است، به دلیل تفاوت در طول عمر و نحوه درک آنها از گذشت زمان، برای ایجاد روابط معنادار با انسان ها مشکل دارد. این به طور کلی خود را به عنوان تنبلی نشان می دهد، زیرا از دست دادن یک رویداد مهم اهمیتی ندارد زیرا او فرصت های زیادی برای دوباره زندگی کردن آن در آینده خواهد داشت، یا به عنوان یک ناتوانی تقریباً اجتماعی در درک احساسات انسان. به عنوان مثال، او متوجه نمی شود که بی حوصلگی یا اظهارات سرد او چگونه می تواند بر انسان های اطرافش تأثیر بگذارد. اعضای حزب او نیز بارها اعلام کرده اند که نمی توانند احساسات او را درک کنند یا آنچه را که در سر او می گذرد بخوانند.
علیرغم اینکه فریرن یک جادوگر بسیار قدرتمند است، عادت دارد جادوهای کمیاب و روزانه را جمع آوری کند، مانند جادویی که می تواند مجسمه برنزی را جلا دهد یا گل ها را شکوفا کند. او همیشه یک گریمور به عنوان جایزه میخواهد، حتی اگر از قبل محتوای آن را بداند یا - وقتی صحبت از گریمورهای گمشده The Great Mage Flamme میشود - میداند که جعلی هستند.
پس از مرگ قهرمان هیمل و کشیش هیتر، فریرن تصمیم گرفت که می خواهد درباره انسان ها بیشتر بیاموزد. او در حال حاضر با فرن - شاگردش که یک پناهنده جنگی بود که توسط کشیش هیتر رها شده بود - در سفر به اِند، مکانی که ارواح در شمالیترین نقطه قاره در آنجا زندگی میکنند و قلعه شیطان پادشاه برای امتحان ساخته شده است، سفر میکند. و با روح هیمل صحبت کن. در سفر جدیدش، فریرن از بسیاری از مکانهایی بازدید میکند که مهمانی قدیمیاش در گذشته در آن سفر کردهاند و خاطرات را زنده میکند و به آرامی بیشتر درباره معنی و احساسات خود میفهمد.
از قضا، فرن به طور کلی کسی است که علیرغم اینکه بسیار جوان تر است، در فعالیت های روزانه از فرین مراقبت می کند.