درباره Fuji
فوجی یک غول است که اطرافیان او را یک آدم عجیب می دانند. یک روز او مورد حمله قرار گرفت و تقریباً کشته شد، اما پیرمرد سایزوچی او را پیدا کرد و او را به داخل برد. فوجی مهربان و افسرده در حالت ایده آلی قرار داشت تا سایزوچی احساسات خود را دستکاری کند و او را به یک مبارز باورنکردنی تبدیل کند. سایزوچی مدام به فوجی می گوید که به خاطر نجات جانش به او مدیون است و از آن برای کنترل او استفاده می کند. او به راحتی توسط Hiko Sejūrō شکست خورد، اگرچه جان خود را دریغ کرد، کسی که روح رزمی کار واقعی خود را باز کرد و اولین کسی بود که به فوجی به عنوان فردی غیر از یک هیولا نگاه کرد. پس از دستگیری، دولت میجی او را به شمال هوکایدو منصوب کرد تا زمین را توسعه دهد و در زمان جنگ به عنوان یک جنگنده مدافع عمل کند.