درباره Genjuro Kibagami
او ادعا می کند که خانواده اش و حداقل هزار نفر دیگر را کشته است. مادرش روسپی بود و به دلیل شغلش از پدرش چیزی نمی داند. با این حال، او یک سوگند یاد کرد که تا زمانی که پدرش به خانه بیاید مراقب مادرش باشد. هنگامی که او پانزده ساله بود، جنجورو مردی را که در خانه آنها مانده بود - به دلیل درخواست مادرش برای محافظت در برابر خشم مستی مشتریش، کشت. در حالی که او برگشت تا خانهاش را برای همیشه ترک کند، او در حالی که وجود او را نفرین میکرد به جنجورو حمله کرد و زخم را روی پشت او گذاشت. او را به قصاص کشت.
نیکوتین کافئین که یتیم شده بود، او را دید و او را به همراه هائومارو در خانه اش تحت سرپرستی خود گرفت. هر دو دانشجو دوستان صمیمی بودند، اما گرسنگی جنجورو برای قدرت، نیکوتین را نگران کرد. او برای آزمایش شاگردانش، آنها را وسوسه کرد تا بر سر شمشیر ارزشمند فوگودوکو بجنگند. آنها با رویارویی با گروهی از جنگجویان دیگر مورد آزمایش قرار گرفتند. جنجورو با این باور که افراد «بی ارزش» لیاقت زندگی را ندارند، حریفان خود را در طول مسابقه کشت. او بعد از این اتفاق با انزجار جای نیکوتین را ترک می کند. او سوگند خورد که هائومارو و نیکوتین را بکشد، به دلیل کینه توز بودن به خاطر عقاید آرمان گرایانه آنها در مورد شمشیر بازی. او به خصوص از هائومارو متنفر است، زیرا شبیه مردی است که مادرش هنگام کشتن آنها با او بود. او همچنین زمانی جذب شیکی شد، زیرا او شبیه مادرش بود.
حرفه او در طول سفرهایش یک هیتوکیری یا قاتل برای اجیر است، که اغلب مشاغل "کثیف" مانند پاک کردن تیپ های دزدان دریایی و مخفیگاه راهزنان را می پذیرد. مشتریان سابق او عبارتند از Sankuro Yorozu و Mizuki Rashojin. در سامورایی شودان 64-2، جنجورو در آخرین دوئل خود با هائومارو برتری می یابد. قبل از اینکه بتواند ضربه نهایی را وارد کند، پسری به قصد انتقام از پدر ناشناس او را با چاقو می زند. بهشدت گفته میشود که جنجورو بر اثر زخمش میمیرد و همانطور که قول داده بود، هائومارو مسنتر به افتخار دوستش میگوید.
مانند اوکیو، اعتقاد بر این است که مرگ او در دنباله جدیدتر مورد توجه قرار می گیرد. در اینجا جنجورو توسط دو قاتل مورد حمله قرار می گیرد. یکی را به سرعت می کشد و دیگری به نحوی زنده می ماند. قبل از اینکه او ضربه قاتل را وارد کند، قاتل زنده مانده به او می گوید که این آزمایش مردی به نام گلبا بوده و به او پیشنهاد می کند که به استادش بپیوندد. همانطور که مردد است، قاتل خود را منفجر می کند، که علاقه جنجورو را جلب می کند و سفر خود را برای یافتن گلبا آغاز می کند. او هنوز در پایان خود زنده است و طبق معمول مشغول کار دیگری است.
او شعاری دارد که قبل از اینکه به ذبح مردم برود آن را می خواند. تقریباً به این صورت ترجمه شده است:
"من در دلم لانه ای از جانور می سازم. نیش غرغر می کند؛ بکش... بیا بریم بکشیم. نیش گریه می کند؛ بکش... بیا بریم بکشیم. برای آرام کردنش راهی جز بریدن مردان ندارم. .." (ترجمه از اینجا گرفته شده است)
اگرچه این سیدی بیشتر انحصاری سیدیهای درام سریال است، بازیکنان میتوانند قسمتهایی از آن را که توسط یک زن در طول آهنگ موضوعی او در Samurai Shodown 64 خوانده میشود، بشنوند.
جنجورو یک جنگجوی بی رحم است که فقط برای لذت بردن از کشتن می جنگد. او دوست دارد بر دیگران مسلط باشد و از افراد ضعیف متنفر است. مواقعی وجود دارد که او گهگاه احساس پشیمانی می کند و نسبت به اعمال خود رحم می کند، اگرچه اغلب با اعمال ظالمانه بیشتری با این موارد مقابله می کند. قربانیانش معمولاً لحظاتی قبل از کشتن آنها، او را "دیو" می نامند.
ارواح سامورایی 2