درباره Gime
Gime یک شکارچی/جنگجو است – یک شکارچی فضل که در خیابان های شهر قراضه آهن کار می کند، جوایز شکار ارائه شده توسط «کارخانه»، سازمان اسرارآمیز مسئول بازیافت ضایعات از Zalum، و حمل و نقل کالاهای نهایی به آنجا است. او از نظر سایبرنتیک پیشرفته شده است و یک شمشیرزن خبره است. او دو شمشیر دارد که میتوان آنها را به هم متصل کرد و یک سلاح واحد را تشکیل داد.
گیمه شکارچی/جنگجوی مسئول کشتن برادر یوگو بود، پس از اینکه خواهرشوهر پسر گزارش داد که شوهرش در حال ساخت یک هواپیمای ممنوعه برای سفر به زالوم است. او آنجا در بار کانزاس بود، پاتوقی برای شکارچیان جایزه، زمانی که گالی، که خودش یک شکارچی/جنگجو شده بود، با گلادیاتور سابق سایبورگ، گروچیکا فراری، که توسط چیرن ارتقا یافته بود، مواجه شد. گیمه همچنین شاهد نبرد بین گالی و گروچیکا و همچنین پیروزی دختر بود.
از آن زمان، گالی تقریباً به هر جایزه ای که ارائه می شد، گیمه را شکست داده بود، زیرا دختر امیدوار بود از پولی که کارخانه پیشنهاد داده بود برای سفر به زالوم با یوگو استفاده کند. اما همه چیز زمانی تغییر کرد که در یک شب طوفانی، پس از اینکه یوگو در دزدی ستون فقرات گرفتار شد، قیمتی بر سر او گذاشتند. او از علاقه گالی به پسر می دانست و او را دنبال کرده بود، درست مانند چیرن، اگر یوگو را پیدا کند. او پسر را پیدا کرد، اما به او اجازه داد تا به جایی که تراشه های اعتباری خود را پنهان کرده بود بازگردد - سپس ضربه زد و در واقع پسر را کشت.
گالی پس از شنیدن فریاد یوگو، به بیرون دوید و متوجه شد که گیم بالای بدنش ایستاده بود. سپس گیم به گالی از انزجار خود از اینکه چگونه یک شکارچی/جنگجو اجازه داده بود احساسات او نسبت به یک طعمه قضاوتش را مختل کند و به او گفت که سرش را می گیرد، درست مانند سال ها قبل، به گالی اطلاع داد که سر برادر یوگو را گرفته بود. سپس این دو شکارچی با هم جنگیدند، اما گالی، علیرغم شناختی که از پانزر کورسک داشت، در مقابل گیم با تجربهتر قرار داشت. سپس گالی با انجام یک بازی خطرناک، درست در زمانی که گیم قصد داشت یک ضربه مرگبار انجام دهد، شمشیر او را گرفت و همزمان آن و بدنش را شارژ کرد. اگرچه قدرتی که گالی در اختیار گیم گذاشت برای کشتن او کافی نبود، اما برای شارژ کردن بدن شکارچی بزرگتر برای جذب رعد و برق از آسمانی هنوز طوفانی که گیمه را به انبوهی از زباله تبدیل می کرد، بیش از اندازه کافی بود.
چیرن، که در همان نزدیکی بود، از مهارت های خود به عنوان یک متخصص سایبرنتیک برای نجات سر یوگو با استفاده از سیستم های پشتیبانی زندگی گالی استفاده کرد. به این ترتیب او توانست یوگو را به دایسوکه ایتو بازگرداند که به پسر بدنی سایبرنتیک بخشید.