درباره Ginga
گینگا یک دختر روستایی ساده و در عین حال پرانرژی است که با پدرش دور از پایتخت امپراتوری در چین باستان زندگی می کند. هنگامی که او از فرصتی برای تبدیل شدن به صیغه امپراتور جوان جدید، با احتمال تبدیل شدن به همسر اصلی امپراتور جوان و سرپرستی همه همسران دیگر مطلع می شود، گینگا پدرش را متقاعد می کند که او را رها کند. زمانی که او به آنجا می رود، با تمام همسران بالقوه دیگر ملاقات می کند، که هر کدام دلایل مختلفی برای حضور در آنجا دارند. همه آنها باید خواندن و نوشتن بیاموزند، تاریخ کشورشان را بیاموزند و آداب و رسوم مناسب برای حضور در دربار سلطنتی را بیاموزند.
شور و شوق گینگا بیشتر اوقات او را به دردسر میاندازد، اما وقتی متوجه میشوند که همسر رئیس امپراتور سابق، که مادر امپراتور فعلی نیست، در حال توطئه خیانت علیه امپراتور جدید است، به نفع اوست. شورش به سمت پایتخت می رود.