درباره Hanako Tanaka
یک دختر نوجوان پسر بچه. او از بدو تولد دائماً سردرد داشته و در نتیجه اغلب به مطب پرستار مراجعه می کند. به همین دلیل، دانشآموزان فکر میکردند که او فقط سستی میکند، و مورد آزار و اذیت آنها قرار میگرفت و او را آسیب دیده و تمایلی به رفتن به دبیرستان نداشت. پس از این، والدینش نسبت به او بی تفاوت شدند و او را مجبور به فرار کردند. او با جین ملاقات کرد که او در محله فقیر نشینی که به آنجا فرار کرده بود زندگی می کرد.