درباره Hanare
Hanare یک کونویچی از روستای Jōmae است. او یتیمی بود که آرزو داشت پدر و مادرش را ببیند و خانه ای پیدا کند که بتواند آن را خانه خود بنامد.
به عنوان یک کودک خردسال، حناره بسیار تنها بود، زیرا او هرگز خانواده خود را نمی شناخت و روستای خود را ندیده بود. او از کودکی در هنر جاسوسی آموزش دید. یک روز، کاکاشی جوان او را در حالی که گریه میکرد در مکانی نزدیک روستایش پیدا شد و او را دید و بر پشتش حمل کرد. سپس به او توضیح داد که می تواند به ابرهای بالا نگاه کند و راه خود را پیدا کند. سپس هر دو توسط یک نینجا از روستای حناره دیده شدند و کاکاشی او را روی پاهایش گذاشت، خداحافظی کرد و رفت. او سپس از اینکه شخصی مانند کاکاشی توانست به او در زندگی کمک کند هیجان زده بود.
تواناییهای حناره به او اجازه میدهد تا با استفاده از چشم راستش ذهن کسی را بخواند تا به معنای واقعی کلمه به آن نگاه کند. او حتی می تواند از این توانایی برای کسانی که به افکار او نگاه می کنند استفاده کند. او همچنین می تواند تمام افکار خود را که جمع آوری کرده است پاک کند. او برای استفاده از این تکنیک، با حرکت چشم خود در الگوهای خاص، نشانه هایی را می بافد. تکنیک خاص حناره می تواند در جمع آوری و جمع آوری اطلاعات در موارد مختلف به او کمک کند.
او همچنین برای داشتن اراده ای بسیار قوی، تسلیم نشدن در برابر ظاهراً هر شکلی از شکنجه، حتی توسط افرادی مانند ایبیکی مورینو، دستکاری کننده ماهر روان انسان، آموزش دیده است.