درباره Heita Momoyama
هنگام خروج از نانوایی که قبلاً کار می کرد، به سراغ Yumichika Ayasegawa، Hanatarō Yamada و Rin Tsubokura رفت. یومیچیکا به محض اینکه او را زمین گیر میداند، بیان میکند که ترک کردن او بسیار خطرناک است و آماده میشود تا یک Konsō روی او اجرا کند. هیتا را هم هانتارو و هم رین نجات می دهند.
این چهار نفر به سمت پیچ رودخانه نزدیک حرکت می کنند و رین در مورد اینکه زنجیره هیتا چقدر طول می کشد نظر می دهد. وقتی هیتا وقایع مرگش را به آنها می گوید و تمایلش به خوردن یکی از کیک های مادرش از او درخواست می کند که به جای او کیک بپزند. رین بلافاصله درخواست را می پذیرد که هاناتارو پاسخ می دهد که فقط می خواهد کیک را بخورد. سپس گروه به فروشگاه اوراهارا می روند که در آن کیسوکه اوراهارا اجازه استفاده از آشپزخانه اخیراً بازسازی شده خود را می دهد. وقتی این سه نفر شروع به پختن کیک آزمایشی میکنند، هیتا به آنها دستور میدهد که این فرآیند را به آنها آموزش دهد، مانند اینکه به هاناتارو میگوید چگونه تخممرغها را درست هم بزند، به رین میگوید تست طعم خود را کنترل کند و به یومیچیکا میگوید که وقتی توتفرنگی شروع شد، توت فرنگی را کوچکتر اما نه خیلی کوچک برش دهد. دیوانه وار آنها را خرد کنید. همانطور که گروه اولین کیک خود را کامل می کند، هیتا به آنها میگوید که باید ببینند طعم آن چگونه است و اگر طعمش مناسب بود، یکی دیگر را درست مثل آن درست میکنند. از آنجایی که هیچ یک از سه دستیار او تا به حال کیک نخورده است (در انجمن روح هیچ کیکی وجود ندارد) اورورو تسوموگیا به او کمک می کند. هیتا به گروه می گوید که از نو شروع کنند (سوژه های ذوقی، یاسوتورا سادو و رنجی آباری هر دو واکنش بدی نسبت به آن داشتند). این تیم به ساختن کیک های بیشتری ادامه می دهد تا اینکه آزمودنی ها دیگر نتوانند آن را تحمل کنند و مخفی شوند تا دیگر نخورند.
هیتا آخرین خداحافظی خود را با مادرش میگوید بعداً در همان شب هیتا از جایی که او در آن مرده بود بازدید میکند و رین درباره نحوه حرکت مادرش فردای آن روز و دیگر گلی آورده نمیشود، نظر میدهد. تیم یک بار دیگر شروع به ساخت کیک می کند هیتا در مورد اینکه چقدر خوب کار می کنند اظهار نظر می کند و یومیچیکا سر او فریاد می زند زیرا روز بعد آخرین روزی است که می توانند یک کیک خوشمزه برای مادرش بپزند. با دو کیک به پایان رسید، سه نفر کیک را می چشند و آن را خوشمزه می دانند. هیتا و بقیه به سراغ مادرش می روند و به او می گویند که کیکی دارند که طبق دستور او پخته اند و در واقع کیک اوست. هیتا تماشا می کند که مادرش از خوردن کیک امتناع می کند و ادعا می کند که این کیک بسیار دردناک است زیرا او را به یاد هیتا می اندازد. درد این که مادرش کیکش را امتحان نمی کند باعث می شود هیتا پیچ های ریاتسو را رها کند که یک منوس گرانده را روی صحنه می کشد. هیتا زنجیره ی سرنوشت خود را می گیرد و مادرش را با آن به سمت خود می کشد. همانطور که رین یک هاناتارو سعی می کند او را متوقف کند، سوراخ در قفسه سینه اش شروع به باز شدن می کند، هاناتارو با توجه به این موقعیت از توانایی ویژه Zanpakutō خود برای التیام هیتا استفاده می کند که جراحات آن مربوط به قلب بود (قلب متافیزیکی نه واقعی). هیتا که به حالت عادی برگشته برای بررسی مادرش می رود و به لطف یکی از دستگاه های رین می تواند با مادرش صحبت کند. او به مادرش می گوید که کیک خود را کامل کرده است و یومیچیکا تکه ای از آن را به او می دهد. او کیک را می خورد و به او می گوید که دیگر با دیدن کیک ها صدمه نمی بیند. با برآورده شدن آخرین آرزوی او، فرض بر این است که او از طریق Konsō به Soul Society فرستاده شده است. هیتا زنجیره ی سرنوشت خود را می گیرد و مادرش را با آن به سمت خود می کشد. همانطور که رین یک هاناتارو سعی می کند او را متوقف کند، سوراخ در قفسه سینه اش شروع به باز شدن می کند، هاناتارو با توجه به این موقعیت از توانایی ویژه Zanpakutō خود برای التیام هیتا استفاده می کند که جراحات آن مربوط به قلب بود (قلب متافیزیکی نه واقعی). هیتا که به حالت عادی برگشته برای بررسی مادرش می رود و به لطف یکی از دستگاه های رین می تواند با مادرش صحبت کند. او به مادرش می گوید که کیک خود را کامل کرده است و یومیچیکا تکه ای از آن را به او می دهد. او کیک را می خورد و به او می گوید که دیگر با دیدن کیک ها صدمه نمی بیند. با برآورده شدن آخرین آرزوی او، فرض بر این است که او از طریق Konsō به Soul Society فرستاده شده است. هیتا زنجیره ی سرنوشت خود را می گیرد و مادرش را با آن به سمت خود می کشد. همانطور که رین یک هاناتارو سعی می کند او را متوقف کند، سوراخ در قفسه سینه اش شروع به باز شدن می کند، هاناتارو با توجه به این موقعیت از توانایی ویژه Zanpakutō خود برای التیام هیتا استفاده می کند که جراحات آن مربوط به قلب بود (قلب متافیزیکی نه واقعی). هیتا که به حالت عادی برگشته برای بررسی مادرش می رود و به لطف یکی از دستگاه های رین می تواند با مادرش صحبت کند. او به مادرش می گوید که کیک خود را کامل کرده است و یومیچیکا تکه ای از آن را به او می دهد. او کیک را می خورد و به او می گوید که دیگر با دیدن کیک ها صدمه نمی بیند. با برآورده شدن آخرین آرزوی او، فرض بر این است که او از طریق Konsō به Soul Society فرستاده شده است. هاناتارو با توجه به این موقعیت، از توانایی ویژه زانپاکوتو خود برای التیام هیتا که جراحات آن مربوط به قلب بود (قلب متافیزیکی نه واقعی) استفاده می کند. هیتا که به حالت عادی برگشته برای بررسی مادرش می رود و به لطف یکی از دستگاه های رین می تواند با مادرش صحبت کند. او به مادرش می گوید که کیک خود را کامل کرده است و یومیچیکا تکه ای از آن را به او می دهد. او کیک را می خورد و به او می گوید که دیگر با دیدن کیک ها صدمه نمی بیند. با برآورده شدن آخرین آرزوی او، فرض بر این است که او از طریق Konsō به Soul Society فرستاده شده است. هاناتارو با توجه به این موقعیت، از توانایی ویژه زانپاکوتو خود برای التیام هیتا که جراحات آن مربوط به قلب بود (قلب متافیزیکی نه واقعی) استفاده می کند. هیتا که به حالت عادی برگشته برای بررسی مادرش می رود و به لطف یکی از دستگاه های رین می تواند با مادرش صحبت کند. او به مادرش می گوید که کیک خود را کامل کرده است و یومیچیکا تکه ای از آن را به او می دهد. او کیک را می خورد و به او می گوید که دیگر با دیدن کیک ها صدمه نمی بیند. با برآورده شدن آخرین آرزوی او، فرض بر این است که او از طریق Konsō به Soul Society فرستاده شده است. او به مادرش می گوید که کیک خود را کامل کرده است و یومیچیکا تکه ای از آن را به او می دهد. او کیک را می خورد و به او می گوید که دیگر با دیدن کیک ها صدمه نمی بیند. با برآورده شدن آخرین آرزوی او، فرض بر این است که او از طریق Konsō به Soul Society فرستاده شده است. او به مادرش می گوید که کیک خود را کامل کرده است و یومیچیکا تکه ای از آن را به او می دهد. او کیک را می خورد و به او می گوید که دیگر با دیدن کیک ها صدمه نمی بیند. با برآورده شدن آخرین آرزوی او، فرض بر این است که او از طریق Konsō به Soul Society فرستاده شده است.