درباره Hestia
هستیا زنی ریزه اندام زیباست که می توان ظاهرش را بین یک دختر بچه و یک نوجوان دختر دانست. او چشمهای آبی مایل به گرد و موهای مشکی دارد که تا باسنش پایین میآیند که به شکل دم دوقلو با یک نوار سفید در هر دم بسته شده است. او قد کوچکی دارد که بیشتر بر سینه های بزرگ او تأکید می کند. از این رو نام مستعار "لولی سینه بزرگ" است. لباس همیشگی هستیا یک لباس یک تکه سفید با نوارهای آبی روی یقه اش و یکی درست زیر سینه که دور بازوهایش می چرخد و یک جفت دستکش سفید است. او اغلب پابرهنه است، اما گاهی اوقات یک جفت دمپایی سفید می پوشد.
هستیا الهه ای پرانرژی و مهربان است که پتانسیل را در بل می بیند. او یک کارگر سخت است و در حالی که بل به سیاهچال می رود، برای حمایت از این دو کار می کند. هستیا تمایل دارد بسیار کوچک نشان داده شود و وقتی دخترانی، یعنی آیزو، به بل علاقه نشان می دهند، به راحتی حسادت می شود، زیرا او عمیقاً عاشق او است یا دلیل رشد قدرت او هستند. نشان داده می شود که هستیا دارای یک سمت فحشا است، زیرا او اغلب مخفیانه به رختخواب بل می رود و با او می خوابد، حتی از این موضوع بسیار خوشحال می شود. هستیا علیرغم اینکه نسبت به بل بالغ و قابل اعتماد به نظر می رسد، در حقیقت یک الهه تنبل است، زیرا نمی توانست شغلی پیدا کند یا تلاشی برای کار انجام دهد تا زمانی که دوستانش او را بیرون انداختند و نشان دادند که یک پرخور است و همیشه غذای دیگران را می خورد. نمی توانست هزینه غذا را بپردازد
پس از نزول به جهان پایین، هستیا توسط دوستش هفائستوس مراقبت شد، اما به زودی از او خواسته شد که به تنهایی زندگی کند و اتاقی در یک کلیسای متروکه به او داد.
هستیا سعی کرد خانواده خود را ایجاد کند اما نتوانست حتی یک نفر را استخدام کند. پس از ناکامی در جذب نیرو برای پنجاهمین بار، او متوجه بل کرنل شد و تصمیم گرفت مخفیانه او را دنبال کند. هستیا متوجه شد که بل سعی می کند وارد یک خانواده شود اما چندین بار رد شد و در همان قایق او است. هستیا از این فرصت استفاده کرد و او را به خدمت گرفت که بل با خوشحالی با آن موافقت کرد. تبدیل شدن به اولین عضو خانواده اش او بل را به یک کتابفروشی برد، مکانی که از قبل تصمیم گرفته بود، و «لطف خدا» را به اولین وابستگانش عطا کرد.