درباره Hiroshi Nohara
پدر خانواده نوهارا از آکیتا در شمال ژاپن و تنها منبع درآمد آن. او در سن 29 سالگی میسایه را ملاقات کرد و پس از حدود یک سال قرار ملاقات، هر دو با هم ازدواج کردند. او پدری مهربان برای دو فرزندش و در نهایت شوهری فداکار است. در حالی که او نان آور خانواده است، افسار امور مالی را به همسرش می سپارد که سطحی تمامیت خواهانه بر مخارج خانواده کنترل دارد. در 35 سالگی، او یک حقوقبگیر ژاپنی کلیشهای است، روزها هشت ساعت کار میکند، قطارهای شلوغ را تحمل میکند، از زندگی شبانه گاه به گاه لذت میبرد و هر ماه هر ماه هر ذره از دستمزد خود را به همسرش میدهد. در حالی که رابطه او با خانواده اش به طور کلی مثبت است، درگیری های مکرر فراوانی وجود دارد. او و همسرش بر سر چیزهای مختلف با هم دعوا می کنند، از اینکه هر ماه چقدر پول خرج می کند، نوبت اوست که نوزاد را غسل دهد. میزا همچنین به خاطر اعمال خشونت بر هیروشی در هر زمان که او بسیار عصبانی می شود بدنام است (معمولاً هنگامی که نگاه او به سمت زنان جوان تر می رود). او اغلب در حالی که به خواب میرود خواب میبیند که یک پلیبوی باشد، هرچند که معمولاً با برخی تحریکهای بیرونی قطع میشود. او از رابطه بازیگوشی با فرزندانش لذت می برد. اما گاهی آنها منشأ مصائب روزانه او هستند. او عاشق یک آبجو سرد بعد از کار است و قدردانی شین چان از برنامه های تلویزیونی را با زنان جوانی که لباس های کم پوش دارند، به اشتراک می گذارد، که اغلب برای میزائه در مورد آن هیجان زده می شوند. او در پس انداز پول خود برای چیزهایی که میخواهد دریغ نمیکند، اما میتوان دید که بیشتر آن را برای خرید وسایل رفاهی موجود خانوادهاش خرج میکند.