درباره Ivan Isaacs
«قهرمان» اصلی داستان، تا جایی که می توان هر یک از شخصیت ها را قهرمان نامید. ایوان در ابتدا به عنوان یک کشیش مسیحی فانی شروع به کار کرد.
با این حال، به دلیل مقاله ای که او هنگام آموزش برای کشیش شدن نوشت، مورد توجه شاخه خاصی از کلیسای کاتولیک روم قرار گرفت. این شعبه پس از اینکه کشیش شد به او نزدیک شد تا به کشف اسرار مصنوع به نام Domas Porada، زندانی که شامل Temozarela و Belial است، کمک کند که در نبرد با Temozarela در آنجا مهر و موم کرد.
تموزارلا، متوجه شد که ایوان می تواند او را از زندان بیرون بیاورد، باعث مرگ خواهر خوانده/عاشق خوانده اش، گنا شد، زیرا می دانست که این امر باعث می شود که ایوان در غم و اندوه موقتاً دیوانه شود. ایوان، در حالت جنون خود، تموزارلا را آزاد می کند و به نوبه خود در Domas Porada در محل فرشته سقوط کرده به دام می افتد.
ایوان که متوجه می شود چه کرده است، در ازای فرصتی برای انتقام گرفتن از تموزارلا و برادران فرشته سقوط کرده اش، پذیرفت که نیمی از روح خود را به بلیال بدهد. ایوان اکنون به عنوان موجودی مرده که تنها با خشم بیپایان خود به غرب نگاه میکند. در واقع در برخوردهای متعدد نشان داده می شود که قدرت او مستقیماً با عصبانیت او مرتبط است. در جایی که قدرت غیرانسانی او شکست میخورد، از سلاحهای مختلفی استفاده میکند، از جمله چاقوی بووی که با گلولههای نقرهای و نقرهای متبرک در یک تفنگ ساچمهای ارهشده میپوشاند، و یک مسلسل فرعی تامپسون (یکی از بسیاری از سلاحهای گرم نابهنگام در این سری).
سپس ایوان برای از بین بردن سیزده فرشته تلاش می کند. او با موفقیت مینیونهای بیشماری را شکست میدهد و همچنین جاربیلونگ را میکشد و توسط آچمود که بازوی راست ایوان را بلعیده بود، شکست میخورد. ایوان پس از اینکه توسط آرماند، یکی از فرشته های سقوط کرده - در عین حال بسیار قوی تر، با مرگ مجازات می شود، بازوی منفجر شده آچمود را به او می دهند.
همانطور که او به مسیر خود در غرب ادامه می دهد، سرانجام به مبارزه با آرماند می آید، اما زخمی ناتوان کننده بر قلبش وارد می شود که خشم و احساسات او را از بین می برد. این یک ضربه تقریباً مهلک برای ایوان و بلیال است که برای حفظ قدرت های ماوراء طبیعی خود به خشم خاموش نشدنی ایوان وابسته هستند. نتترافیم به سمت او می آید و او را به بهترین شکل ممکن شفا می دهد، اما نمی تواند خونریزی را به طور کامل متوقف کند. تنها با آخرین کلمات او به او است که ایوان می تواند یک بار دیگر اراده مبارزه را به دست آورد، خشم خود را بار دیگر با تمام قدرت.
[ویکیپدیا]