درباره Jack's Mother
همسر جیک سرباز گارد صلیب و مادر جک، او با پسرش در یک مزرعه کوچک زندگی میکند و بعداً، وقتی او دور است، یک جفت گرگینه که زمانی به مزرعه آنها حمله کردند. جک به قلب او بسیار نزدیک است، به خصوص پس از کشته شدن جیک توسط شوالیه ویزل در اولین بازی های جنگی، و او در ابتدا او را از درگیری با هر حریفی که ممکن است سعی کند او را بکشد، منصرف می کند، حتی اگر روبرو شدن با آنها باشد. کار درستی است (زمانی که گرگینه ها مزرعه خود را به وحشت می انداختند، او با خوشحالی از ترس اینکه جک در صورت تلاش برای دفاع از خود صدمه ببیند، غر زدن بی رحمانه آنها را تحمل کرد). با این حال، پس از پیروزی جک بر گرگینهها، و بعداً در اولین مسابقه جک در بازیهای جنگی، او متوجه میشود که زمان مرد شدن جک فرا رسیده است و باید از او در این امر حمایت کند. یکی از پشیمانی های او این است که در حالی که به جک همه چیزهایی را که در مورد کشاورزی می دانست آموخت، هرگز به او روش صحیح رفتار با یک خانم را یاد نداد، و بنابراین جک کمی منحرف است. مادر جک نیز پانو را در دست می گیرد و او را مانند یک دختر، (یا بیشتر شبیه عروس، همسر پسرش) می داند.