درباره Jackal
رهبر یک باند راهزن، که با تیغه های مخفی و مواد منفجره مبارزه می کند. او باهوش تر و محتاط تر از یک قانون شکن معمولی است و شعارش این است که «اگر می خواهی در این عصر زنده بمانی، از دعوا با افراد قوی تر از خودت پرهیز کن». به این ترتیب، شغال نسبت به قدرت واقعی کنشیرو محتاط است و از تاکتیک های پنهانی برای اجتناب از مبارزه مستقیم با او استفاده می کند.
او بهعنوان حامی یک بار معرفی میشود و در حال تماشای نبرد چند نفر از بدجنسهایش با کنشیرو است که باعث تحریک او میشوند. او می شنود که تاکی برای مادر خوانده اش، تویو، درخواست کمک می کند، و با چشم انداز روستایی با چاه کاربردی وسوسه می شود. با این حال، به جای حمله مستقیم، شغال تصمیم می گیرد به عقب برود و روستا را از دور مشاهده کند، به این امید که پس از ترک کنشیرو به آن حمله کند. چندین نفر از مینیونهای او کمتر محتاط هستند و بلافاصله به دهکده حمله میکنند - اگرچه آنها توسط کنشیرو سلاخی میشوند، اما حضور آنها او را برای دردسر بزرگتر آماده میکند.
کنشیرو با وجود نگرانیهایش، سرانجام پس از حفر یک چاه جدید، روستای تویو را با بت و رین ترک میکند. در نهایت شغال با دیدن یک روزنه، گروه خود را در یک حمله تمام عیار رهبری می کند تا به سختی از شلیک تفنگ تویو جلوگیری کند. خشمگین، پیرزن را با چاقو می زند و (به پیشنهاد ستوان جدیدش، فاکس) تهدید می کند که یتیمان تحت مراقبت او را یکی یکی به دار آویخته می کند. خوشبختانه، کنشیرو برای کمک به روستاییان برمیگردد و شغال و گروهش را مجبور به فرار میکند - اما به عنوان هدیه جدایی، شرور دینامیت را به چند کودک میبندد و آنها را به دهکده میفرستد تا کنشیرو پیدا کند. این منجر به مرگ تویو می شود که در حین محافظت از یک کودک در برابر دینامیتی که از او برداشته بود، به شدت زخمی می شود.
پس از این ماجرا، شغال خود را در شکار کنشیرو می بیند که از ظلم شغال خشمگین و منزجر شده است. رهبر قانون شکن به زندان ویلینی فرار می کند و هیولا شیطان Rebirth را فریب می دهد تا باور کند آنها برادر هستند و متحد قدرتمندی در برابر کنشیرو به دست می آورد. با این حال، Kenshirō شیطان را شکست می دهد، که به طور تصادفی شغال را با دست خود سنجاق می کند و زمانی که از "برادر" خود کمک می خواهد. این دو به سرعت با یک چوب از دینامیت خود شغال منفجر می شوند.