درباره Jennifer Grey
* اولین حضور: نبرد 200
* سن: 20
* نوع: دو
* نوع: کاتسوجین کن
* هنرهای رزمی: سلاح
جنیفر گری یا جنی، مامور ویژه نفوذ FBI و استاد تفنگ است. او به منظور از بین بردن فورتونا در مسابقات D of D نفوذ کرد و می خواست به خاطر قتل پدرش، کلنل لنسلرد گری، انتقام بگیرد. او عاشق شیو ساکاکی است و ادعا می کند که نامزد اوست، در حالی که در واقع او ادعا می کرد که "عشق" او به او به دلیل مستی او بوده است. او همچنین با دیدن شیگوره در کنار ساکاکی حسادت میکند و او را به خاطر "خیانت" با اسلحه تهدید میکند.
او مانند پدرش به کاتسوجین کن وابسته است و از رمز کلمه "فرشته" برای بیان برنامه های خود استفاده می کند. برخلاف پدرش، جنی از اسلحههایش برای کشتن کسی استفاده نمیکند، همانطور که وقتی با عصبانیت به فورتونای جعلی شلیک میکند، دیده میشود.
جنی ابتدا به عنوان یکی از زنان میزبانی دیده می شود که استادان و شاگردان ریوزانپاکو را به مسابقات D of D دعوت می کند. او با انجام این کار توانست موقعیت بالایی را به دست آورد، زیرا چندین سرباز دیگر در حال پاسخ به او هستند. او خرابههای قایق اتحاد شینپاکو را نادیده میگیرد و به دستور کار خود ادامه میدهد.
جنی درست زمانی که ساکاکی از کولوسئوم خارج می شود تا به جزیره نفوذ کند، نزدیک می شود و از سه استاد اسلحه می خواهد که ساکاکی را دستگیر کنند، غافل از اینکه شیگوره او را به سمت ورودی پایگاه می برد. در حالی که در یکی از راهروها از کلمه رمز "فرشته" استفاده می کند تا او را به سلول نگهدارنده افسران نیروی دریایی آمریکایی که اسیر شده اند آگاه کند و بلافاصله به سه استادی که او فراخوانده بود می پردازد که دو نفر از آنها توسط ساکاکی و یکی توسط ساکاکی شکست می خورد. شیگوره، در حالی که ساکاکی از دیوار می شکند و افسران نیروی دریایی را آزاد می کند. سپس این سه نفر در حالی که نیروهای آمریکایی برای دستگیری چندین رئیس مافیا در جزیره فرود می آیند، در پایگاه ویران می کنند.
جنی بعداً با ساکاکی به سمت جعبه فورتونا رفت و در مورد اینکه استاد DofD چقدر آرام بود، اظهار نظر کرد. او بدون توجه به پیشنهادات ساکاکی، شات کلرادو خود را روی فورتونا پرتاب میکند، اما متوجه میشود که کسی که آنجا نشسته بود، صرفا یک ربات بود. او با عصبانیت به دنبال فورتونای واقعی می رود.
جنی در حالی که به دنبال فورتونا میگردد، به اتحاد شینپاکو برخورد میکند و همچنان که قصد کشتن قاتل پدرش را دارد، از آنها میپرسد که آیا فورتونا را دیدهاند یا خیر. او به سمت شخصیت سقوط کرده فورتونا هدایت می شود که توسط اتحاد شینپاکو شکست خورده است، و سپس از قصد کشتن خود می خندد، دو برابر می شود و از اینکه چقدر برای فورتونا "کتک خوردن توسط بچه ها" خنده دار بود، می خندد و دستور دستگیری و دستگیری او را می دهد.