درباره Jin Kazama
سن: 22 (T6)
ارتفاع: 181 سانتی متر (5'11 1/4)
وزن: 83 کیلوگرم (185 پوند)
گروه خونی: AB
سبک مبارزه: هنرهای رزمی سنتی سبک کازاما، کیوکوشین کاراته
شغل: رئیس میشیما زایباتسو
قدرت: رعد و برق، ژن شیطان
Alter-Ego Devil Jin (همتای ژن شیطان)
جین کازاما پسر جون کازاما و کازویا میشیما است. رابطه صمیمانه جون با کازویا بیشتر شد و او جین را باردار شد. شیطان درون کازویا در حالی که او هنوز در شکم مادرش بود سعی کرد وارد جین شود، اما جون موفق شد با آن مبارزه کند. پس از آن، جون به یک مکان دورافتاده در کوهستان نقل مکان کرد، جایی که جین را بزرگ کرد و او را در سبک جنگی دفاع شخصی خانواده کازاما آموزش داد.
چندین سال بعد، جون نزدیک شدن یک شیطان بزرگ (اگر) را احساس کرد و تصمیم گرفت که زمان آن رسیده است که او به جین در مورد منشأ او بگوید. او همچنین به او گفت که اگر قرار است اتفاقی برای او بیفتد، باید به دنبال پدربزرگش هیهاچی میشیما بگردد. پیشبینیهای جون درست بود، زیرا چهار روز بعد در روز تولد 15 سالگی جین مورد حمله اوگر قرار گرفت. ساعاتی پس از هرج و مرج، جین که بیهوش افتاد، سپس در میان آوار از خواب بیدار شد و شروع به جستجوی مادرش کرد، بدون موفقیت، خشمگین شد، جین سوگند انتقام گرفت. سپس او توسط هیهاچی پذیرفته شد و او شروع به آموزش کاراته به سبک میشیما کرد.
شخصیت
اقدامات و محیط اطراف جین با قالب یک «قهرمان تراژیک» اساسی مطابقت دارد، به استثنای فقدان نقص تراژیک در Tekken 6. مانند بسیاری از تراژدیها، همه رویدادهای آسیبزای اصلی که در زندگی قهرمان رخ میدهند خارج از کنترل او هستند. اول از همه، این واقعیت وجود دارد که پدربزرگ و پدرش دو نفر از شرورترین و بی رحم ترین افرادی هستند که تا به حال روی زمین زندگی کرده اند. ثانیاً، مادرش را در حالی که هنوز نوجوان بود، به طرز ظالمانه و ناگهانی از او گرفتند. سوم اینکه پدربزرگش که عمیقاً به او اعتماد داشت به او خیانت کرد. چهارم، بازگشت پدربزرگش، جینپاچی میشیما، باعث شده است که او شروع به از دست دادن مبارزه داخلی خود با شیطان درون کند. پنجم، ظاهر آزازل جین را وادار میکند که میشیما زایباتسو را بیشتر فاسد کند، فقط برای اینکه فرصتی برای رویارویی با جانور داشته باشد و خود را برای نابود کردن آن قربانی کند. هر یک از اینها برای یک جین درمانده و بی ادعا رخ می دهد، که به سادگی هر کاری که می تواند انجام می دهد تا همه چیز را در هر لحظه درست کند.
شخصیت جین از آرامش تا عصبانیت در لحظات مختلف متغیر است، و گفتار و اعمال او به تلخی درونش اشاره دارد. با این حال، مشخص است که در صورت نیاز به آنها کمک خواهد کرد، همانطور که نمایه Tekken 4 Xiaoyu و پایان Tekken 4 Hwoarang نشان داده است.
بیعلاقگی جین به روابط نزدیک احتمالاً ناشی از ژن شیطان است. در نتیجه نفرین خانوادهاش، جین فکر میکند که افرادی که دوستشان دارد به احتمال زیاد رنج خواهند برد، اگر به طور کامل توسط ژن شیطان شستشوی مغزی شود یا مانند پدرش با آن یکی شود. به طور خلاصه، جین در طول بازی Tekken 4 قصد داشت پدر و پدربزرگش و سپس خودش را نابود کند و بدون بچه بمیرد. و یک بار برای همیشه به نفرین میشیما پایان دهد. با این حال، جین پس از شکست دادن دو سلف خود نتوانست آن را پشت سر بگذارد، بنابراین معلوم نیست که از زمانی که تصویر مادرش جون را دیده، از این نقشه کاملاً دست کشیده است یا خیر.
پس از کمپین سناریوی Tekken 6، ریون جین را در یک بیابان در بدنی نیمه مدفون پیدا کرد. خالکوبی او هنوز روی بازویش قابل مشاهده است، به این معنی که او از ژن شیطان آزاد نیست. جین بیشتر آرام است، اما اگر لحظه ای از شر رخ دهد، ممکن است عصبانی شود. در لحظات مختلف سریال، سخنان و اعمال او حاکی از تلخی و کینه بود (مخصوصاً به پدربزرگ و پدرش هیهاچی میشیما و کازویا میشیما).
او همچنین یک ویژگی شخصیتی دارد که با بسیاری از قهرمانان اکشن ژاپنی مشترک است: زمانی که ذهن جین در جهت خاصی متمرکز شود، بسیار دشوار است که او را وادار به تغییر یا حتی توجه به رویدادها و افراد اطرافش کنیم. افراد نزدیک به او، از جمله هوارنگ و لینگ شیائویو، همیشه برای جلب توجه جین به افراط و تفریط میروند، اما او رفتاری بیتفاوت نسبت به آنها دارد. با وجود این، جین یک شخص واقعاً خوب است که برای امنیت خود از دوستان خود دوری می کند.
با این حال، او دلیلی برای اعمال خود دارد. در وقایع Tekken 6، جین از موقعیت جدید خود به عنوان مدیر عامل Mishima Zaibatsu استفاده می کند تا به امید درمان، جهان را به آشوب بکشاند. اگرچه نیت او کاملاً خیرخواهانه است، از آنجایی که او به دنبال استفاده از این برای بیدار کردن و سپس از بین بردن یک تهدید بسیار بزرگتر است، ازازل، با این باور که شکست دادن این هیولا می تواند به خلاص شدن از شر نفرین او کمک کند، جین ممکن است دارایی افراد بی شماری را از بین ببرد، زندگی های بسیاری را ویران کرده باشد. با اقدامات خود دشمنان زیادی را به دست آورد. این ممکن است به این معنی باشد که جین (مهم نیست چقدر برای او دردناک باشد) مایل است از اخلاق خود خارج شود اگر این چیزی است که برای نجات جهان لازم است.
ظاهر
جین کازاما از نژاد ژاپنی است. او موهای مشکی دارد که شبیه موهای پدرش، کازویا میشیما، در پشت سرش میخزند. او هم مثل مادرش حواشی ورزش می کند. جین همچنین به طور قابل توجهی عضلانی با درصد چربی بدن پایین است که نشان از چندین سال تمرین سخت است. شباهت او به پدرش آنقدر قوی است که در نمایش های اولیه Tekken 3 که شخصیت او هنوز نامش فاش نشده بود، بسیاری از طرفداران حدس می زدند که او نسخه جوان کازویا میشیما است، به ویژه زمانی که او در سال های اولیه نوجوانی خود بود (Tekken 3 و 4، به دلیل شباهت آنها). در حالی که جین ساختار بدن پدرش را به ارث برده است، چهره او به شدت شبیه مادرش است. یکی از برجسته ترین جنبه های جین، رد سیاه روی یکی از بازوهای اوست، علامتی که شیطان روی او گذاشته است.
داستان
تکن 3
در سن 15 سالگی، جین متوجه شد که او پسر کازویا میشیما است، و همچنین مادرش، جون کازاما، مرده است (حقیقت واقعی این بود که او ناپدید شده بود). جین هر روز خود را زیر نظر هیهاچی آموزش می داد تا اوگر را که ظاهراً مادرش را کشته بود شکست دهد. هیهاچی نه تنها پدربزرگ او بود، بلکه ثابت کرد که معلمی قابل اعتماد است.
چهار سال بعد جین با تسلط بر سبک های مبارزه کازاما و میشیما، مسیر خود را به عنوان یک رزمی کار آغاز کرد.
در طول بازی، جین با حریفان متعددی در مسابقات مبارزه کرد و شکست داد. او همچنین با رقیب خود هوارنگ مبارزه کرد که البته با تساوی به پایان رسید. با وجود این، جین مسابقات را ادامه داد و در نهایت به معبدی که Ogre در آن قرار داشت رسید. درست زمانی که او به ورودی معبد نزدیک شد، هیهاچی ظاهر شد و او را مجبور به مبارزه کرد تا اوگر را بیرون بکشد، اما این را از جین دور نگه داشت. در عوض، او به او گفت که میخواهد تواناییهای جین را آزمایش کند و مشخص کند که آیا او برای مبارزه با اوگر به اندازه کافی قوی است یا نه.
در نهایت جین پدربزرگش را شکست داد و اوگر در مقابل او ظاهر شد. جین که از دیدن قاتل مادرش خشمگین شده بود، اوگر را درگیر دعوا کرد که از خشم برانگیخته شد. در طول مبارزه، Ogre سپس قدرت هیهاچی را جذب کرد و به او اجازه داد تا تبدیل به Ogre واقعی شود و مبارزه ادامه یافت.
جین True Ogre را شکست داد و بالاخره انتقام مادرش را گرفت. ناگهان به دلیل نبرد شدید True Ogre به شدت منفجر شد. تنها چند ثانیه پس از پیروزی، جین مورد حمله سربازان نیروی تکن هیهاچی قرار می گیرد و چندین گلوله زخمی می شود. هیهاچی به آرامی تسلیم مرگ شد، به سر جین شلیک کرد، بنابراین نوه خود را کشت. با این حال، زمانی که هیهاچی پشت خود را برگرداند و دور شد، اجساد سربازانش را در مقابل خود دید و برگشت تا جین را به شکل شیطانی خود، شیطان جین، ببیند. جین سپس هیهاچی را از دیوار معبد کوبید و هیهاچی را با خشونت به زمین پرتاب کرد. سرانجام جین بال هایش را باز کرد و پرواز کرد. هیهاچی، ضعیف، نشست و دید که نوهاش، دیویل جین، در شب ناپدید میشود.
تکن 4
بریزبن، استرالیا؛ شهری مملو از ساختمان های جدید و قدیمی. در میان ساختمان های سر به فلک کشیده این شهر یک دوجو کوچک قرار داشت. مرد جوانی در آنجا تمرین میکرد، در حالی که صورتش با کاپوت ژاکتش پوشانده شده بود. این مرد جوان بی سر و صدا آنجا تمرین کرد، مرد جوان جین بود.
جین روز به روز در هنر سنتی کاراته تمرین می کرد. از زمان خیانت هیهاچی، جین از همه چیز در مورد خودش متنفر بود. خط خونی میشیما او، سبک مبارزه او، ژن شیطان در خون او، همه چیز. او به لطف آموزش استاد دوجو، سبک مبارزه میشیما-ریو را فراگرفت و به کاراته سنتی تسلط یافت.
افکار جین با میل به نابودی سلسله خونی شیطانی میشیما، نسل خونی پدربزرگش هیهاچی میشیما و پدرش کازویا سوخت.
یک روز جین شایعاتی مبنی بر معرفی بازی The King of the Iron Fist Tournament 4 شنید.
یک بار در زندگی فرصتی برای از بین بردن قبیله میشیما... جین بدون تردید عزم خود را برای ورود به مسابقات سخت تر کرد.
جین پس از مبارزه با بسیاری از حریفان در مسابقات، از جمله هوارنگ نزدیک به پایان، جایی که آنها قول دادند در مسابقات بعدی مبارزه کنند، جین در نهایت با کازویا، پدرش مسابقه داد. جین در راه مبارزه با کازویا با سربازان نیروی تکن روبرو شد. جین موفق شد تعدادی از آنها را از بین ببرد اما از تعداد آنها بیشتر شد و در نهایت شکست خورد. سپس توسط سربازان اسیر شد.
سربازان نیروی تکن هیهاچی جین را در هونمارو به اسارت گرفتند. هنگامی که او برخاست، جین پدرش کازویا را شکست داد (که در رویای جین با او مخالفت می کند تا "تسلیم خشم" شود، که ژن شیطان او را تحریک می کند) و او را بیهوش کرد. هیهاچی سپس فرار جین را خنثی می کند و او را به مبارزه دعوت می کند تا ژن شیطان خود جین را از او بگیرد. آن دو بلافاصله با هم دعوا کردند و جین ثابت کرد که برای هیهاچی بیش از حد توانمند است. با ضعیف شدن هیهاچی، او سپس ماموریت خود را ادامه داد (که این بود که با کشتن پدربزرگش، پدرش و سپس خودش را از بین ببرد)، اما وقتی توهم مادرش، جون کازاما را داشت، ناگهان مکث کرد. روح او بوده اند که به او نزدیک شده است). در نتیجه جین پدربزرگش را رها کرد و گفت: "از مادرم، جون کازاما متشکرم."
تکن 5
پس از نبرد طاقت فرسا بین کازویا و هیهاچی میشیما در هونمارو، جین پرواز کرد و جزیره را پشت سر گذاشت. با این حال، او توسط یک حضور شیطانی غرق شد و هوشیاری خود را از دست داد. جین با صدای ناشناخته ای از خواب بیدار شد و جنگل کوهستانی را دید که به نظر می رسید توسط یک گردباد غول پیکر ویران شده است.
با این حال، جین شک نداشت که او مسئول این تخریب است. جین پس از بازگشت به یاکوشیما دچار کابوس های تکراری شد. جین میتوانست نفوذ ژن شیطان را در حال قویتر شدن احساس کند.
"اگر این مدام من را می خورد، نمی دانم تا کی می توانم تحمل کنم."
جین در حالی که چیز دیگری باقی نمانده بود بیرون رفت تا به نسل خونی خود پایان دهد.
جین یک بار دیگر با رقیب خود هوارنگ جنگید، اما ژن شیطان دوباره شروع به تسخیر جین کرد. در این مدت هوارنگ از فرصت استفاده کرد و جین را شکست داد. شیطان جین بیدار شد و هوارنگ را شکست داد.
جین به شکل انسانی خود با پدربزرگش جینپاچی میشیما ملاقات کرد و با او جنگید و در پایان او را شکست داد. وقتی جین به آسمان نگاه کرد، جینپاچی به چیزی جز گرد و غبار منفجر نشد (احتمالاً اینجا جایی است که Devil Within اتفاق می افتد). در پایان، جین با ادعای ادعای زایباتسو، وارد اتاق تاج و تخت میشیما زایباتسو می شود.
تکن 6
جین کازاما جینپاچی میشیما نفرین شده را آزاد کرد و میشیما زایباتسو را تصاحب کرد. او از واحد نظامی نخبه خود، نیروی تکن، برای انجام ماموریت های مخفی استفاده کرد تا جهان را در هرج و مرج غرق کند. زمانی که قدرت نظامی بیشتر کشورها را بی فایده کرد، مستعمرات فضایی، میادین نفتی و دیگر منابع تولید انرژی را تصاحب کرد. او استقلال میشیما زایباتسو را اعلام کرد و علیه بقیه جهان جنگید تا شری بزرگتر را که قادر به نابودی جهان است نابود کند.
میشیما زایباتسو سراسر جهان را در نوردید و ملتی به ملتی دیگر را تحت کنترل خود در آورد. اما با ادامه جنگ، نیروهای جدید متخاصم کم کم حضور خود را نشان دادند. جین متوجه شد که کازویا میشیما اولین و قدرتمندترین اپوزیسیون یعنی G Corporation را کنترل می کند. هنگامی که G Corporation قیمتی روی سر او گذاشت، جین مسابقات The King of Iron Fist 6 را اعلام کرد، گویی او منتظر بود تا G Corporation حرکت خود را انجام دهد.
با این حال در حالت کمپین سناریو مشخص می شود که جنگ و مسابقات فقط برای پر کردن جهان با انرژی منفی کافی بود تا شکل فیزیکی موجود شیطانی به نام Azazel شناخته شود، زیرا کازویا و جین به عنوان "دو ستاره شیطان" شناخته می شوند. .
جین که توسط لارس شکست خورده است به او می گوید که چرا جنگ را آغاز کرده است و به او فاش می کند که جین یک ژن نیمه کنترل شده شیطان دارد که به او چاره ای جز شروع جنگ با کازویا نمی دهد تا ازازل را از مهر و موم بیرون کند. برای نجات جهان از خیانت خونی میشیما، و تنها چیزی که می تواند عزازل را نابود کند، شخصی است که قدرت شیطانی دارد. لارس به جین میگوید که او قبلاً ازازل را بیرون آورده است، اما او اصلاً نمیفهمد که جین چه میگوید وقتی ازازل (به شکل طلایی) در مقابل آنها ظاهر میشود. جین سپس از قدرت شیطان خود استفاده کرد و خود را قربانی کرد تا آزازل طلایی را برای همیشه بکشد، تا خود را از شر درونش رها کند و جهان را نجات دهد. پس از شکست جین ازازل، ریون جسد جین را در بیابان می یابد. او هنوز خالکوبی شیطان را روی بازوی خود دارد که نشان می دهد عزازل مرگ جین را از ژن شیطان رها نکرده است. معلوم نیست که او فقط بیهوش است یا مرده است.
[/b]