درباره Jordi San
مرحوم پدر خواهران. یکی از اعضای تیم سوم او خانواده خود را در یک حمله از دست داد. او خیلی رسمی صحبت می کند که باعث ایجاد کنایه های خوش اخلاق در بین رفقا می شود. او بسیار مراقب و کمک کننده است. او وظیفه خود می داند که از مردم شهرش محافظت کند. او جنگیدن را تایید نمی کند، اما اگر برای حفاظت از شهر کاملا ضروری باشد، از آن چشم پوشی می کند. اوئزاوا آرمان های خود را نابالغ می داند. پس از جنگ، او به بازسازی پل کمک کرد و مدتی را در کوهستان گذراند و در یک کابین زندگی کرد و سبزیجات پرورش داد. او در مهارت کوکورو در ایجاد رنگین کمان با یک قوطی آبیاری سهیم است. او مانند شیندو اهمیت کتاب ها را درک می کند و برای ایجاد کتابخانه ای کار می کند که نام آن را کوکورو به معنای «قلب» می گذارد، که متوجه می شود نام آن شیندو، همسر آینده او نیز هست.