Joseph Jobson

Joseph Jobson

اسم های دیگر

Blue

مشخصات شخصیت Joseph Jobson ジョセフ

اسم انگلیسی

Joseph Jobson

اسم ژاپنی

ジョセフ

درباره Joseph Jobson

شکارچی شیطان صفت که در پیست مسابقه ظاهر شد. اگرچه او به انسان‌ها حمله نمی‌کند، اما همچنان به یکی از اهداف اولویت‌دار XAT تبدیل شد و نیمه اول سریال را به‌عنوان یک چهره تنها و مرموز می‌گذراند که هم توسط آمالگام و هم توسط نیروی پلیس شکار می‌شود. او اغلب دیده می شود که یا در حال صحبت با الئا یا در حال سوت زدن مجسمه مریم باکره است. جوزف جابسون یک فرد خارجی بود که پس از مرگ مادرش در حومه شهر، توسط یک کلیسا پذیرفته شده بود. او دوران کودکی خود را در یک جامعه فشرده گذراند و به کشیش کمک کرد تا به نیازهای یتیمان دیگر رسیدگی کند، به خانه آنها رسیدگی کند و به افراد نیازمند کمک کند. پس از طغیان رودخانه جِور در مجاورت، کلیسا مملو از شهروندان بی خانمان و مجروحانی شد که به دنبال پناهندگی بودند - این آشفتگی در نهایت کشیش پیر (که شخصیت پدری جوزف نیز بود) را از شدت خستگی به مرگ کشاند. اندکی پس از آن بود که او با ماگوالد زارگین - که در آن زمان محققی مشتاق بود که امیدوار بود بین مردم فقیر دارو توزیع کند، ملاقات کرد. از طریق Xargin (و بستری شدن او در بیمارستان پس از سوزاندن کلیسا توسط شهروندان بیگانه هراس) بود که جوزف با خواهر بزرگتر خود، الکساندرا 'ساشا' جابسون آشنا شد. برای چند هفته آینده، جوزف با زارگین دوستی نزدیک برقرار کرد و با او تمایل عمیقی برای کمک به نیازمندان داشت. با این حال، داروهایی که آنها به مردم داغدار و افراد خارجی ارائه کردند (حتی تا جایی که تلاش کردند آنها را از دانشگاه زارگین و ساشا خارج کنند - که در آن زمان توسط ویکتور استاتچوس رهبری می شد) ناکارآمد بود و یک شب، ساشا توسط افراد خارجی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و کشته شد. شهروندان پس از آن بود که جوزف از طریق نامه ای که پشت سر گذاشته بود متوجه شد که تحقیقات ساشا در درجه اول بر روی سایبرنتیک نظامی متمرکز بوده است. دانشگاه - که در آن زمان توسط ویکتور استاتچوس رهبری می شد) ناکارآمد بود و یک شب، ساشا توسط شهروندان متنفر از خارج تا حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار گرفت. پس از آن بود که جوزف از طریق نامه ای که پشت سر گذاشته بود متوجه شد که تحقیقات ساشا در درجه اول بر روی سایبرنتیک نظامی متمرکز بوده است. دانشگاه - که در آن زمان توسط ویکتور استاتچوس رهبری می شد) ناکارآمد بود و یک شب، ساشا توسط شهروندان متنفر از خارج تا حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار گرفت. پس از آن بود که جوزف از طریق نامه ای که پشت سر گذاشته بود متوجه شد که تحقیقات ساشا در درجه اول بر روی سایبرنتیک نظامی متمرکز بوده است. پس از اینکه زارگین علیه ویکتور شورش کرد، جوزف سعی کرد جلوی دوست قبلی خود را بگیرد و به شدت زخمی شد - با این حال، در آخرین درخواست، جوزف تلاش کرد تا زارگین را متقاعد کند که زندگی هنوز ارزش زیستن دارد. در پاسخ، دانشمند سابق نوجوان را با خون آلوده به نانوماشین آلوده کرد و او را به یک آمالگام تبدیل کرد. روز بعد، ویکتور استاتچوس موتور سیکلت GARM را به او داد و به او سپرد تا ماگوالد زارگین را که اکنون مرتد شده بود، ردیابی کند. از آنجایی که به او خون زارگین داده شده بود، جوزف به عنوان یک کاندیدای خوب برای نقش Blassreiter (قوی ترین آمالگام تا کنون) در نظر گرفته می شود. با این حال، حس فوق‌العاده‌اش از خودکنترلی به او اجازه می‌دهد تا عقل خود را حفظ کند، به بهای ضعیف‌تر ماندن از سایر مخالفان «ذهن بازتر» مانند Xargin یا Beatrice. سال‌ها بعد، جوزف که اکنون با یک جای زخم علامت تجاری روی چشم راستش می‌چرخد، در میدانی که گرد فرنتزن در حال رقابت بود ظاهر شد تا یک آمالگام فراری را رهگیری کند. تعقیب و گریز تقریباً به تراژدی ختم می شود و گرد را به یک ملغمه تبدیل می کند. این تغییر باعث خشم او و هرمان می شود و اگرچه او فقط به آمالگام ها حمله می کند، اما به یکی از اهداف اصلی XAT تبدیل می شود (پس از آن به دلیل رنگ بدنش به عنوان "آبی" شناخته می شود). پس از یکی از برخوردهای او با نیروهای پلیس بود که با مالک، برادر خوانده آماندا، دوست می شود، که او تجربیات مشابهی از قلدری و انزوای اجتماعی را با او به اشتراک می گذارد. اگرچه ملک در نهایت تبدیل به ملغمه ای می شود تا اشتیاق خود را برای عدالت برآورده کند، اما با این وجود سعی می کند پسر جوان را به هوش بیاورد، حتی تا حد برداشتن گلوله ای که برای او در نظر گرفته شده است. با این حال، دستگیری جوزف کوتاه مدت بود، زیرا الیا او را از آزمایشگاه آزاد کرد و به او اجازه داد در وسط یک انفجار آمالگام، محوطه را ترک کند. او بعداً با آماندا، که در آن زمان (ظاهرا) تنها بازمانده XAT بود، ملاقات می کند، قبل از اینکه این دو توسط سازمان بسیار مخفی زولف گرفته شوند. او سپس با ساشا احیا شده (که اکنون موهای سفید و کاشت سایبرنتیک در چشم چپش داشت) ملاقات می‌کند و با دریافت برنامه تقویت فیزیکی اسب رنگ پریده موافقت می‌کند که از نظر تئوری به او اجازه می‌دهد تا قدرت بیشتری را به قیمت خود ایجاد کند. -کنترل. این آزمایش بعداً موفقیت آمیز شد و خود را به یک Blassreiter شبیه به دیوانه تبدیل کرد، با خطوط قرمز به جای خطوط آبی. جوزف در فرم آمالگام خود می تواند از یک شلاق انرژی استفاده کند که می تواند آن را به یک شمشیر باریک نیز تبدیل کند. او همچنین از موتور سیکلت GARM (که به عنوان یک مدل سفارشی یوتسوبیشی ظاهر می شود) استفاده می کند که می تواند یک بار در فرم آمالگام خود با آن ترکیب شود.

انیمه های مرتبط (1 عدد)